تعداد بازدید : 334
تصویب طرح تفصیلی بافت اطراف حرم در شورای عالی شهرسازی وچند نکته
تصویب طرح تفصیلی اطراف حرم پس از ۲۵ سال مشکلات را حل خواهد کرد؟
طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا(ع) در جلسه روز دوشنبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به تصویب اعضا رسید. به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، در راستای اجرای بند ۴ مصوبه مورخ 19/3/99 شورایعالی شهرسازی و معماری ایران، موضوع لزوم تهیه طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا(ع)، با عنایت به جلسات متعدد بررسی طرح در دبیرخانه شورایعالی شهرسازی و معماری و نظر به تأیید طرح مذکور در جلسه مورخ 23/11/99 کمیسیون ماده 5 شهر مشهد، طرح در جلسات مورخ 2/12/99 و 6/12/99 کمیته فنی این شورا بررسی و در جلسه بیست و دوم شورای عالی شهرسازی و معماری ارائه شد. این طرح حاصل جلسات متعدد استانی، با حضور تمام دستگاههای ذیربط بوده که در نهایت با اقناع و اجماع کلیه اعضای کمیسیون ماده 5 (استاندار خراسان رضوی، شهردار مشهد، مدیرکل راه و شهرسازی خراسان رضوی، مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی و رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی) و همکاری مستمر آستان قدس رضوی، در تاریخ 23/11/99 به تایید کمیسیون ماده 5 رسید و با نظر موافق به شورایعالی شهرسازی و معماری ارائه شد. در جلسه بیست و دوم شورایعالی نیز پس از ارائه طرح، نقطهنظرات اعضای شورایعالی شهرسازی و معماری در خصوص طرح تهیه شده مطرح شد و در نهایت، طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم مطهر، با تایید مفاد صورتجلسه کمیسیون ماده 5، به تصویب شورایعالی شهرسازی و معماری رسید.
پهنهبندی حرایم زیارت و هم پیوندی حرم با شهر (ایده حرم شهر) بر اساس الگوی ساختاری تار و پود، تسهیل و ترغیب استمرار سکونت پایدار مجاوران در محدوده از طریق ارتقای کیفیت اجتماعی فضا، ارتقای خدمات عمومی و ارائه ضوابط و مقررات متناسب به منظور نوسازی بافت توسط ساکنان، تقویت زمینههای حضور و اقامت طیف متنوع اقتصادی، اجتماعی زائران در محدوده پیرامون حرم، دسترسی و تحرک مناسب و کنترل شده برای بافت (مجاوران و زائران) با اولویت پیادهمداری و توجه به مراتب تشرف از جمله اصول و سیاستهای بنیادین طرح ویژه به مثابه خطوط هدایت کننده این طرح است که در تمام فرایند تدوین تا اجرا، باید مورد توجه تمام نهادهای ذیربط قرار گیرد. همچنین به گزارش روابط عمومی استانداری، وزیر راه و شهرسازی در این جلسه اظهار کرد: تصمیمی متناسب با شأن و جایگاه ولی نعمت مان آقا علی ابن موسی الرضا (ع) اتخاذ کردیم که در تاریخ ماندگار خواهد شد. محمد اسلامی ادامه داد: نگاه همه ما باید معطوف به منطق طرح باشد که کسی روی منطق آن ایراد نداشته و خوشبختانه مراحل خود را طی کرده است. در این زمینه، از استاندار خراسان رضوی و همه کسانی که در این مسیر نقش آفرینی کردند، قدردانی میکنم. معتمدیان استاندار خراسان رضوی نیز در این جلسه ضمن قدردانی از دستاندرکاران تدوین طرح ویژه تفصیلی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی و وزیر راه و شهرسازی، اظهار کرد: جایگزین کردن این طرح پس ازگذشت 25 سال از تصویب طرح قبلی، نیاز به اقدامات زیادی داشت و خوشبختانه طی چند ماه گذشته در استان با همکاری وزارت راه و شهرسازی و تمهید مشاور طرح، اجماع خوبی بین همه اعضای کمیسیون ماده 5 استان و اقناع سازی خوبی در افکار عمومی، بزرگان و نخبگان صورت گرفت. شایان ذکر است، با تصویب این طرح، بیش از ٣٠٠٠ پلاک از تملک اجباری خارج می شود و نوسازی پلاکهای باقی مانده بر پایه ضوابط تسهیل کننده طرح جدید و توسط مردم و ساکنان صورت می گیرد. همچنین افزایش سهم اماکن اقامتی متناسب با گروههای مختلف درآمدی، افزایش سرانه فضای سبز و سایر کاربریهای خدماتی نسبت به گذشته و احیای ساختارهای فرهنگی اجتماعی و تاریخی بافت از مهم ترین نتایج طرح مصوب است. حفظ حرایم منظری، حفظ کلیه مساجد و حسینیهها و عناصر هویتی، ارائه ضوابط ویژه برای آثار ملموس و ناملموس فرهنگی و هویتی، احیای ٢٧ محور تشرف و نیز رونقبخشی به سایر گذرهای تاریخی از دیگر ویژگیهای طرح حریم رضوی است. همچنین اختصاص زمین به بیش از ١٠ هزار محل پارک خودرو در قالب پارکینگهای عمومی در حاشیه محور شارستان با جانمایی مناسب و نیز تقویت حمل و نقل عمومی و جانمایی ایستگاههای مترو از دیگر محورهای مورد تاکید در این طرح است.
چند نکته که باید مورد توجه قرار گیرد
اگر چه طرح تفصیلی بافت اطراف حرم رضوی روز گذشته در شورای عالی شهرسازی و معماری کشور تصویب و قفل 25 ساله بر استراتژیک ترین منطقه مشهد برداشته شد اما برخی از نکات قابل توجه است که باید پاسخ های روشنی به آن داده شود. نکاتی که می تواند به اجرای هر چه بهتر طرح نیز کمک شایانی کند. «حفظ ساکنان بومی بافت» از جمله نکات مثبت طرح جدید است، اما واقعیت این است که شرایط زیستی حاکم بر بافت اطراف حرم، وجود برخی محدودیت های لازم ترافیکی، معضل فاضلاب، برخورد های قهری در تملک برخی پلاک ها، آلودگی هوا و ... برخی از ساکنان را متمایل به کوچ از این منطقه کرده است. نگرانی که وجود دارد، این است که خانه های ساکنان بومی بافت، جای خود را به تدریج به سوئیت آپارتمان هایی بدهند که ممکن است در طول سال نیز خالی از سکنه باشند، موضوعی که قطعا آسیب های اجتماعی، امنیتی و اقتصادی در پی خواهد داشت، بنابراین باید مشوق های اساسی برای حفظ ساکنان بافت ارائه شود. شناسایی حقوق مکتسبه و پاسخ درست به مطالبات سرمایه گذاران ،نکته دیگری است که اگر به درستی پاسخ داده نشود، می تواند پاشنه آشیلی برای طرح جدید بافت پیرامون حرم باشد. عدد و رقم های متناقضی درباره میزان حقوق مکتسبه مطرح شده است، عددهایی که گاه تا چندین هزار میلیارد هم رسیده است، به نظر می رسد تشکیل یک کارگروه مستقل و بررسی مورد به مورد حقوق مدعا شده در این باره، راه حل منطقی برای موضوع باشد و صرفا کمیسیون ماده ۵ تصمیم گیر نهایی در این باره نباشد. همچنین گفته می شود پلاک هایی در اختیار شرکت عمران و مسکن سازان ثامن قرار دارد که باید تا پایان سال آینده واگذار شود، این که آیا این مسئله در تصویب زودهنگام طرح در شورای عالی شهرسازی تاثیر داشته یا خیر، موضوعی است که نمی توان به صراحت دربار ه آن صحبت کرد اما فروش این تعداد پلاک که به گفته برخی عدد آن ها ظاهرا به هزار می رسد و این که درآمد حاصل از آن چگونه توسط دولت هزینه می شود، سوالی است که باید پاسخ روشنی به آن داد. موضوع دیگری که در طرح جدید باید مورد توجه قرار گیرد، زیرگذر پیرامونی حرم مطهر رضوی یا همان رینگ زیرین حرم است. نگاه های متفاوتی درباره کاربری این رینگ در آینده وجود دارد، اما به نظر می رسد نظر کارشناسان بر استفاده حمل و نقل عمومی از این رینگ، منطقی تر باشد، به بیان دیگر ، اگر طرح مسدود سازی رینگ در دستور کار است، باید با مطالعات بیشتری صورت گیرد و گزینه های دیگری نیز با عنایت به مسائل ترافیکی و اجتماعی در نظر گرفته شود. هر چند احداث پارکینگ عمومی و تردد خودروهای شخصی از این رینگ نیز مخالفت های جدی خود را دارد. در پایان باید گفت ؛اگر چه شهرداری به عنوان مجری باید این طرح را پیاده سازی کند، اما از سوی دیگر به نظر می رسد نقش آستان قدس رضوی نیز باید پر رنگ تر دیده شود، چرا که هویت بخشی فرهنگی و معنوی هر چه بیشتر به بافت پیرامونی حرم رضوی در طرح جدید، مسئولیت نانوشته ای برای این نهاد به شمار می رود.
دستورات و مطالبات مقام معظم رهبری درباره بافت اطراف حرم رضوی
فروردین ماه 1386، همزمان با حضور نوروزی رهبر معظم انقلاب در مشهد، گزارش های مختلفی از وضعیت مداخلات در بافت اطراف حرم مطهر و شکایات و نگرانی های مختلف مردمی و نخبگان به اطلاع ایشان میرسد. در این مقطع زمانی، دستوراتی جامع و صریح، از طریق استاندار وقت (محمدی زاده) به شهردار وقت مشهد (بنی هاشمی) و مجموعه های دست اندرکار طرح بافت پیرامونی حرم مطهر ابلاغ و در آن مطالبات مقام معظم رهبری درباره بافت اطراف حرم مطهر رضوی اعلام می شود. در نامه استاندار وقت به شهردار وقت مشهد آمده است: «مقام معظم رهبری در رابطه با تملک اراضی برای اجرای طرح های مصوب شهری از جمله طرح میدان شهدا و طرح پوسته اطراف حرم مطهر رضوی و بعضی شکایاتی که مالکان از نحوه اجرای آن مطرح نموده اند، مواردی را تذکرا به صورت شفاهی به این جانب اعلام فرمودند تا بدین وسیله به شهرداری ابلاغ گردد.»در ادامه این نامه، مطالبات رهبری درباره بافت اطراف حرم مطهر رضوی مطرح شده که در ادامه می آید:
1- تملک املاک مردم یا خرید حق انتفاع موقوفات با هدف ایجاد گذرها و شوارع و احداث سایر طرح های مصوب فقط در حد ضرورت صورت گیرد بنابراین برای بازکردن خیابان های جدید و تعریض گذرهای موجود به حداقل مورد نیاز اکتفا شود تا مردم دچار مشکل و زحمت نشوند. در این میان تلاش کنید در موقوفات، مساجد، اماکن متبرکه و حوزه های علمیه کمترین مداخله و جابه جایی صورت گیرد و در موارد اجتناب ناپذیر نسبت به تامین زمین یا معوض متناسب با میزان تعریض شده و ساخت باقی مانده ساختمان در حد قابل قبول و متعارف اقدام شود، به طوری که حتی به فعالیت آینده مکان صدمه ای وارد نشود.
2- تملک املاک مردم با هدف اجرای طرح های مصوب و اصلاح بافت فرسوده فقط با رعایت موازین شرعی و قانونی و نکات ذیل صورت گیرد و از هرگونه تملک صرفا با هدف انتفاع و تامین نیازهای مالی شهرداری یا ایجاد پاساژ و فعالیت های تجاری اجتناب شود.
الف) مالکانی که می توانند طرح های مصوب شهری را طبق ضوابط اجرا کنند، در اولویت حمایت باشند، بنابراین ضرورتی به تملک اراضی و مستغلات آنان نیست، زیرا مالک سازنده بوده و مجری طرح مصوب شهری است.ب) مالکانی که تمکن اجرای پروژه مصوب را ندارند ولی می خواهند به اندازه ملک خود یا آوردن افزون تر از آن در اجرای پروژه مشارکت کنند، در اولویت حمایت قرار گرفته و با رعایت تمامی حقوق آنان در زمان ساخت و بهره برداری مشارکت ذی نفعان جلب شود. ج) مالکانی که آمادگی مشارکت در پروژه های مصوب شهری را ندارند، تملک مستغلات آنان مطابق ضوابط صورت گرفته و با قیمت گذاری معقول و رعایت جوانب شرعی و قانونی، وجه به آنان پرداخت شود یا معوض ملک به ایشان داده شود و رضایت کامل افراد جلب شود. در انجام این فعالیت ها مصالح مردم و نیازهای عمومی شهر مشهد مدنظر مسئولان قرار داشته و از هرگونه اقدامی با رویکرد انتفاعی و درآمدی که موجب زحمت اهالی شده و خلاف رضایت آنان باشد، جدا اجتناب شود.
بدیهی است حفظ و تقویت اعتماد عمومی به عنوان بزرگ ترین سرمایه مردمی و پشتوانه سازندگی در شهر مشهد باید مدنظر مدیران شهری قرار گیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
پرونده
تعداد بازدید : 1187
به احمدی نژاد نگفتم به خاطر او بیکار شدم
محمود بصیری که سالها به خاطر شباهت با احمدی نژاد ممنوع التصویر بود از این روزها می گوید
نویسنده : مصطفی میرجانیان | روزنامهنگار
محمود بصیری را سلطان ممنوعالتصویری میدانیم. نه به این که رکورددار طولانیترین ممنوعالتصویری بین بازیگران است. او اسطوره بدشانسی است! قد کوتاه، صورت گرد، ظاهر سادهای که با کاپشن شناخته میشود و ... شباهت به آقای رئیس جمهور سابق شاید بزرگترین شانس یک بازیگر برای شهرت و کار بیشتر باشد. این شباهت اما برای محمود بصیری، بازیگر نام آشنای فیلم و سریالهای «بدون شرح»، «آرایشگاه زیبا»، «مادر»، «دستفروش»، «زرد قناری»، «مهریه بیبی» و ... آمد نداشت و سالها خانه نشینی را برای او به ارمغان آورد. حالا حدود هشت سال از دولت نهم و دهم میگذرد. محمود بصیری موهایش سفیدتر و صدایش خشدار شده. او اما همچنان سالم و سرزنده است. بازیگری که در سریالها معمولا نقش آبدارچی را بازی میکرد با اینکه سالها از دولت «محمود احمدینژاد» میگذرد همچنان خانهنشین است و در سکوت، زندگیاش را میگذراند. در پرونده امروز «زندگیسلام» بدون هیچ بهانهای سراغ محمود بصیری رفتیم تا از سبکزندگیاش به عنوان یک بازیگر پیش کسوت بگوید. او هم یک ساعت پای تلفن نشست و از این روزها گفت؛ کرونا، بیمهری کارگردانها، علاقهاش به حیوانات و ... خلاصه هر چیزی را که از بدل محمود احمدی نژاد در سینما و تلویزیون نمیدانستیم خودش گفت.
این روزها را با دوچرخهسواری میگذرانم
«دوچرخهای دارم و با آن بیرون میروم. کرونا کاری کرده که همهمان در خانه نشستهایم. من هم هیچ جا نمیروم. خودم هستم و یک دوچرخه قدیمی...» محمود بصیری میگوید: «تنبل شدهایم. دو تا نان میخواهیم از سر کوچه بگیریم، ماشین را برمیداریم و چند تا خیابان را دور میزنیم. وگرنه چرا هرکسی را میبینیم قند، چربی و اضافه وزن دارد؟ من که دلبسته همین دوچرخه قدیمیام هستم. خانه ما تا پارک دانشجو فاصله دارد. هر روز سوار دوچرخه میشوم و 37 دقیقه رکاب میزنم. پارک دانشجو، نزدیک تئاتر شهر است. وقتی میبینم زن و مرد، دوچرخه سواری میکنند کیف میکنم. من هم جز این، کاری ندارم. گاهی موتوری میآید و جلوی پایم ترمز میزند. میخواهد آدرس بپرسد اما در همان یکی، دو دقیقه همه را خفه میکند. این دود دارد پدر ما را در میآورد. تا از جریمه صحبت کنید همه مجبور میشوند و رعایت میکنند ولی این اجبار، خوب نیست.»
گربهها از بعضی آدمها بهترند!
با محمود بصیری قرار میگذاریم سوالات تکراری نکنیم و حرفهای تکراری نگوییم. او در مصاحبهای تعریف میکند که دوچرخهاش را از «امیرحسین صدیق» خریده. روزی دوچرخه را میبیند و طالبش میشود. ظاهرا او قبلا یک دوچرخه نو خریده که همان روزهای اول به سرقت میرود! محمودخان حالا در این گفتوگو میگوید: «خوبی دوچرخهام این است که کسی، کاری به کارش ندارد. ولی من زندگیام با همین دوچرخه و 40-50 تا گربه میگذرد! بعضیها فکر میکنند گربههای خاص و خانگی هستند. ولی گربهها از همان
بی ریختهایی هستند که در کوچه، هیچ کسی کاری بهشان ندارد. آنها اما اگر خودشان را خاک مال کنند از گربههای گران قیمت، خوشگلتر میشوند.» آقا محمود میگوید: «زندگی مردم پُر شده از پزدادنهای مسخره! مثلا خانمی پز میدهد که شوهرش چای خارجی خریده به قیمت 500هزارتومان. ولی هیچ کسی نمیگوید که چای گیلان
بی نظیرترین چای دنیاست. حالا حکایت چای هم حکایت گربههاست. چندسال پیش یک گربه 3بچه آورده بود. خانوادهای، بچههای این گربه را در پارک بریانک گذاشتند و مادرشان در به در شده بود. روزی یک قطره چکان از داروخانه خریدم و به دهان بچه گربهها شیر ریختم. به آنها عادت کردم. مدتی هر روز 5 بعد از ظهر پیش آنها میرفتم. جوری شده بود که گربهها وقتی صدای زنگ دوچرخه را میشنیدند به طرفم میآمدند. دوستی ما سالهاست که ادامه دارد. گربهها این قدر با معرفتند که اگر سیر باشند و صدای دوچرخه را بفهمند سریع پیشم میآیند و خودشان را به زانویم میمالند. اگر روزی سرکار باشم حتی اگر ساعت 12شب به خانه برسم اول پیش آنها میروم و سیرشان میکنم. عجیب آنکه آدمها مثال میزنند فلانی گربه صفت است و... نمیدانم چه کسی این چیزها را گفته. من که گربهها را باوفاتر از خیلیها میبینم.»
نمیخواهم بعد از
مرگ، سراغم
را بگیرند
ماجرای ممنوع التصویری محمود بصیری را حتما شنیدهاید. او با نقشآفرینی در سریالهای«آرایشگاه زیبا»، «هتل»، «کتاب فروشی هدهد» و فیلمهای «دستفروش»، «مهریه بیبی» و... مورد توجه قرار گرفت اما بهدلیل شباهتش به محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق ممنوع التصویر شد. محمود بصیری اما چطور در آن سالها برای خلاص شدن از ممنوع التصویری پیگیری نکرد؟ او میگوید: « من اهل سیاست نیستم. چون آن را بلد نیستم. در آن سالها هیچ وقت از کسی نپرسیدم که چرا دیگر حضور ندارم. چون برایم مهم نبود. اگر الان فوت کنم همین که همسایهها از من راضی باشند برایم کافی است. من نه به تلویزیون، نه به خانه سینما و پیش کسوتان هیچ احتیاجی ندارم. حتی نمیخواهم که بعد از مرگ برایم تسلیت بگویند. لازم نیست بعد از مرگم این طرف و آن طرف خبر بدهند و دربارهام حرف بزنند. اینقدر رفیق و دوست و آشنا دارم که احتیاجی به دیگران ندارم».
در خانه مادریام زندگی میکنم
از محمود بصیری میپرسم در این مدت چطوری زندگیاش را میگذراند؟ او میگوید: «من از اول بیمه نبودم. یک زمانی خانه سینما و پیش کسوتان دعوتم کردند تا از طریق آنها بیمه شوم ولی گفتم که چیزی نمیخواهم. این سالها خیلی تئاتر کار کردم. مثلا چند سالی کنار آقای علی نصیریان بودم. مثل «بنگاه تئاترال» که به کارگردانی هادی مرزبان هر سال 2 ماه روی صحنه میرفت. این تئاتر به مدت چند سال ادامه داشت و از آن نمایشهایی بود که همیشه تعدادی از بینندهها روی زمین مینشستند. وضع مالی متوسطی دارم و روزگار میگذرد. من در خانه مادریام زندگی میکنم. یک دختر و دو نوه دارم. یکی از نوههایم تازگی سربازیاش تمام شده و یکی هم دارد دیپلم میگیرد. دخترم خانهدار است و شوهرش مکانیک است. خودم هم تجربه کار فنی دارم. یادش بخیر در هزاردستان آن خودروهای جنگی را که در فیلم استفاده شده من از پادگان انبار ارتش آورده بودم. بعد از فیلم هم دکور را گذاشتم که به یادگار بماند. ولی بعد از مدتی رفتیم و دیدیم که هیچ کدامش نیست. همه آنها را به اسم اوراقی فروخته بودند.»
یکسره به همکاران و دوستان زنگ میزنم
محمود بصیری، بازیگری است که سالها در سریالهای به یادماندنی زیادی بازی کرده اما به یک باره ممنوعالتصویر و بیکار شده است. میخواهم بدانم زندگیاش طی این سالها چه تغییری کرده است؟ او میگوید: «راستش من خیلی به دوستان و همکارانم زنگ میزنم. با خودم میگویم تو زنگ را بزن، مخاطبت اگر پاسخ ندهد یک تلفن به تو بدهکار است. من زنگ میزنم و چیزی نمیخواهم؛ نه کار میخواهم و نه پول و چیز دیگری. فقط میخواهم احوال همکارانم را بپرسم. یادش بخیر یک زمانی خیلی به آقای مشایخی سر میزدم. یک بار یک نفر گفت که آقای مشایخی میگوید محمود، رفیق خیلی خوبی است. وقتی خودت هستی به تو سر میزند. وقتی هم نیستی هوای خانوادهات را دارد. من با هرکسی که تلفنش را داشته باشم ارتباط دارم و حالش را میپرسم. چون حال مردم برایم مهم است. یک زمانی از روزنامهای اصرار کردند که همراه آنها به دیدار بچههای سرطانی بروم. من گفتم وقتی چندین سال است که کاری نداشتم آیا برای بچهها جذابیتی دارم؟ آنها اصلا من را میشناسند؟ در جوابم گفتند که قبلا علی دایی را دعوت کردیم و بچهها خیلی خوشحال شدند. گفتم اگر من هم علی دایی را ببینم خوشحال میشوم. اصرار کردند و من هم یک دفعه چیزی به ذهنم آمد و اجرایش کردم. آن روزها 20 اسفند بود. گفتم شما یک دست لباس حاجی فیروز برایم تهیه کنید تا با شما بیایم. چند روزمانده به عید نوروز در نقش حاجی فیروز به دیدارشان رفتم. کسی نرفت، بگوید که فلان بازیگر میخواهد به دیدنتان بیاید. ما رفتیم و با ساز و آواز و سیاه بازی، بچهها را خوشحال کردیم. برنامه را اجرا کردیم و هیچ فردی نفهمید که محمود بصیری آمده است. چون آن موقع، دوران آقای احمدینژاد بود و نمیخواستم جایی نامم را بشنوند و دوباره حساسیتها زیاد شود. آن روز برایم تاکسی گرفتند که به خانه برگردم، اما برای اینکه شناخته نشوم با همان لباس حاجی فیروز برگشتم. جالب این جاست که آن روزها سر چهارراه ها، حاجی فیروزها میرقصیدند. یکیشان من را دید و گفت الان وقت کار است. چرا سوار ماشین هستی؟ من هم صدایم را عوض کردم و گفتم برو بابا. من کله سحر آمدم بیرون و چنتهام پر است!
بعد از دولت احمدینژاد هم کسی سراغم را نگرفت
حالا حدود هشت سال از دولت محمود احمدی نژاد میگذرد. محمود بصیری در این مدت در کارهای کمی حضور داشته و انگار که در این کشور نبوده است! مثلا او اوایل امسال برای عید نوروز، نقش کوتاهی درباره کرونا بازی کرد که فیلم آن در فضایمجازی منتشر شد. محمود بصیری میگوید که بعد از دولت محمود احمدی نژاد هم هیچ کسی سراغش را نگرفته است: «مسئولان وقتی کارهای تبلیغاتی دارند سراغ ما میآیند وگرنه وقتی به دردشان نمیخوریم آنها کاری به کارمان ندارند. به قول شاعر، معرفت دُر گرانی است به هرکس ندهند/ پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند...» از محمود بصیری میپرسم بعد از ماجرای ممنوع التصویری و دولت احمدی نژاد آیا با آدمهای سیاسی دیگر هم ارتباط داشته است؟ میگوید: «یک بار، من را صدا زدند و گفتند میخواهیم یک کار تبلیغاتی برای یکی از نامزدهای ریاست جمهوری بسازیم. من رفتم و صحبت کردم. دیدم که طراح لباس با کارگردان مشورت میکند که برای نقش من چه لباسی بخرند. یک لحظه شنیدم کارگردان میگوید برای من کاپشن آقای احمدینژاد را حتما بگیرند. همین را که شنیدم، گفتم این کار من نیست. آنها میخواستند با مسخره بازی با عنوان آقای احمدینژاد برای یک ستاد دیگر تبلیغ کنند. خدا را شکر که قبول نکردم. یادش بخیر، آقای احمدی نژاد یک سال قبل از رفتنش، من را به مراسمی دعوت کرد. این مراسم در ماهرمضان و به همراه بقیه هنرمندان برگزار شد. در میان همه مهمانان و هنرمندان، آقای احمدینژاد به طرفم آمد و بعد از خوش و بشی از من پرسید که چرا بازی نمیکنی؟ من هم نگفتم که به خاطر خودتان بیکار شدهام. در جوابش گفتم یک نقشهایی میگویند که به درد من نمیخورد.»
در ماههای گذشته چند برنامه تلویزیونی رفتم
ولی پشیمانم
محمود بصیری میگوید این روزها همه دنبال کار خودشان هستند و معرفت قدیمیها را ندارند: «یادم میآید در فیلم برداری سریال هزاردستان، سگی وجود داشت که همان دور و بر پرسه میزد. یک روز و حین فیلم برداری، این سگ درد زایمان داشت و به خودش میپیچید. علی حاتمی سریع یک پزشک را صدا کرد و گفت تا ساعتی که بچههای این سگ به دنیا میآیند و به آنها شیر میدهد، شما این جا بمان و از آنها مراقبت کن. هر چه هزینه داشته باشد را من خودم میدهم. آیا الان هم این قدر معرفت بین آدمهای امروزی هست؟ من شاهدم که حتی بازیگران سر صحنه میروند اگر سرما بخورند یا مشکلی داشته باشند کسی کاری بهشان ندارد. من دیدم که چطور با مردم رفتار میشود. به تازگی برنامههایی «مثل چهل تیکه» رفتم یا در شب یلدا مهمان برنامه رادیویی بودم. متاسفانه بیشتر برنامههای امروزی، پشت صحنه برایشان مهم نیست. فقط صحنه برایشان اهمیت دارد. یادم میآید چند وقت قبل، من را به برنامهای دعوت کردند. هوا خیلی سرد بود. نشانی یک ساختمان را دادند و گفتند برای شرکت در برنامه به آنجا بیایید. وقتی رسیدم خانمی بچهاش را بغلش گرفته بود و در سرما راه میرفت تا او را گرم کند. رفتم و تهیهکننده را صدا کردم. به او گفتم دختر این خانم مهمان برنامه شماست. این خانم اما حین ضبط برنامه مجبور است که بچهاش را در سرما راه ببرد تا گرم شود! بعد از آن، تهیه کننده دستور داد تا مهمانان را به فضای گرمی ببرند و تحویلشان بگیرند. دلم سوخت. این اواخر چند ین برنامه رفتم و پشیمان شدم. چون فقط ظاهر کار برایشان اهمیت داشت.»
حاضرم نقش احمدینژاد را بازی کنم
حالا که صحبت از معرفت می شود از محمود بصیری می پرسم آیا بعد از این همه سال بیکاری، محمود احمدی نژاد را حلال میکند؟ محکم می گوید: «بله. پس معرفتمان کجاست؟ یاد گرفتهام که هیچ بدی را با بدی تلافی نکنم. چون اگر بدی کنم پس من هم آدم بدی هستم. به نظرم این سالها خیلی هم بد نگذشته است. قبلا هم گفتهام که از سالها بیکاری خوشحالم! چون در این سالها فیلم و سریالهای زیادی ندیدم که مردم را پای تلویزیون بنشاند. برای من مهم نیست که نقشها، نقش اصلی باشد. حاضرم که 2-3 سکانس در فیلمی بازی کنم که سالها در ذهن مردم میماند. مثلا فیلم «مادر» علی حاتمی را همه دیدهاند.نقش آن پینهدوز راکه کنار در نشسته من بازی کردهام. آن نقش در دل خودش مطلب زیادی داشت. پیرمردی نشسته و پینهدوزی میکند و صاحبخانه، کلید در خانه را دست او داده است. چرا چنین کاری میکند؟ چون گذشتهها مردم به همدیگر اعتماد داشتند. حالا چطور است؟ کسی که میخواهد به سفر برود یک لامپ و رادیو روشن میگذارد و نمیگذارد که همسایهاش بفهمد خانه خالی است. این جور نقشها حتی اگر کوتاه باشد ولی میارزد که بازیگر خودش را خرج کند. من احمدی نژاد را میبخشم. حتی حاضرم نقشش را بازی کنم. فقط باید خودش نامهای بنویسد و اجازه دهد که نقشش را بازی کنم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سوداگر مرگ با شلیک پلیس در مشهد کشته شد
تعداد بازدید : 542
ماجرای هروئین های خون آلود!
سجادپور- در بازرسی از داخل خودروی پراید مردی که روز گذشته در عملیات تعقیب و گریز و با شلیک گلوله پلیس جان سپرد، حدود یک کیلوگرم هروئین کشف و ضبط شد.
به گزارش خراسان، چند روز قبل ماموران ستاد مبارزه با مواد مخدر به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد: مردی پرایدسوار، محموله های مواد مخدر صنعتی (هروئین) را از یک شهر مرزی به مشهد منتقل می کند و پس از فروش مواد افیونی دوباره به شهر مرزی بازمی گردد.
همزمان با دریافت این اطلاعات و با توجه به اهمیت وحساسیت موضوع، بلافاصله سردار ابراهیم قربانزاده (جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی) به طور مستقیم وارد عمل شد و دستورات ویژه ای را برای رصدهای دقیق اطلاعاتی صادر کرد.
گزارش خراسان حاکی است: بدین ترتیب گروه ویژه ای از نیروهای انتظامی مامور رسیدگی به این پرونده شدند و تحقیقات غیرمحسوسی را آغاز کردند.
آنان با استفاده از منابع و مخبران و همچنین بهره گیری از تجربیات ارزنده سردار قربانزاده که خود سال ها ریاست ستاد مبارزه با مواد مخدر را به عهده داشت، به سرنخ هایی رسیدند که بیانگر انتقال مواد مخدر به مشهد در پوشش خانوادگی با یک دستگاه پراید بود.
به همین دلیل ماموران انتظامی جاده مسیر تردد قاچاقچی مواد افیونی را زیر چتر اطلاعاتی گرفتند و موفق به شناسایی خودروی پراید شدند.
درحالی که بررسی های پلیس، در این باره ادامه داشت، روز یک شنبه گذشته، پراید مذکور وارد جاده شد و راننده آن به همراه همسرش از شهر مرزی به طرف مشهد حرکت کرد.
نیروهای انتظامی بلافاصله به تکاپو افتادند و تلاش کردند راننده را در مسیر جاده متوقف کنند اما به دستور جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی، عملیات را به تعویق انداختند تا افراد مرتبط با وی نیز در مشهد شناسایی شوند و از سوی دیگر همسر وی در درگیری احتمالی آسیب نبیند. به همین دلیل نیروهای انتظامی به عملیات تعقیب و مراقبت ادامه دادند تا این که راننده 47 ساله پراید وارد مشهد شد و به همراه همسرش به منزل اجاره ای در منطقه سیدی رفت.
به گزارش خراسان، نیروهای انتظامی نیز به طور غیرمحسوس و با استفاده از شگردهای تخصصی، در اطراف منزل وی به کمین نشستند تا این که صبح روز گذشته، مرد مذکور سوار بر پراید از منزل خارج شد و به طرف بزرگراه صد متری حرکت کرد.
در این هنگام، بی درنگ بی سیم ها به کار افتاد و عملیات تعقیب و مراقبت با حساسیت خاصی ادامه یافت.
در همین فاصله نیز رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی دیگر عوامل مرتبط با وی به مراحل پایانی خود رسید و بدین گونه نیروهای انتظامی درصدد دستگیری راننده پراید برآمدند اما موقعیت های مکانی برای توقف خودرو مناسب نبود تا این که در نزدیکی بازار حافظ و به دلیل عملیات عمرانی در صدمتری، ترافیک سنگینی توجه ماموران را به خود جلب کرد. گروهی از نیروهای ستاد مبارزه با مواد مخدر بلافاصله مکان مناسبی را برای متوقف کردن پراید پیدا کردند و تابلوهای ایست و بازرسی را روی آسفالت گذاشتند.
راننده پراید که با دیدن تابلوهای بازرسی خود را در معرض دستگیری می دید، ناگهان پدال گاز را فشرد و از کنار جاده به سرعت گریخت. در این هنگام بود که عملیات تعقیب و گریز با شلیک تیرهای هوایی و دادن اخطارهای قانونی آغاز شد ولی راننده پراید فرمان خودرو را به چپ و راست می چرخاند تا از چنگ پلیس بگریزد، با این حال ترافیک خودروها گاهی موجب کندی حرکت او می شد.
در این لحظه بود که دوتن از نیروهای پلیس، کلت خود را بیرون کشیدند و با رعایت قانون حمل سلاح به سمت پراید آتش گشودند. دقایقی بعد پراید با یک دستگاه خودروی شاسی بلند X33 برخورد کرد که رانندگی آن را یک زن جوان به عهده داشت. وقتی ماموران انتظامی با رعایت موارد ایمنی، پراید را به محاصره درآوردند، بررسی ها نشان می داد که راننده بر اثر اصابت گلوله از پشت کشته شده است اما گلوله از قفسه سینه او بیرون نیامده بود.
بنابر گزارش خراسان، حدود ساعت 13:30 بود که مراتب به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد و دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر حسن زرقانی در محل وقوع حادثه، تحقیقات قضایی ادامه یافت.
در بازرسی از خودروی پراید متهم به قاچاق مواد مخدر نیز حدود یک کیلوگرم مواد مخدر صنعتی (هروئین) کشف شد که دیگر رنگ خون به خود گرفته بود!
با انتقال پیکر این سوداگر مرگ به پزشکی قانونی، بررسی های پلیسی و قضایی در حالی وارد مرحله جدیدی شد که مشخص نبود با این مقدار مواد مخدر خطرناک، چند خانواده رخت عزا به تن می کردند و چند جوان دیگر در گرداب مواد افیونی غرق می شدند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محوری
تعداد بازدید : 512
عشق به همسر یا فرزند کدام قوی تر است؟
نگاهی روانشناسانه به اظهارنظر عجیب «رایان رینولدز» درباره سپر کردن همسرش برای حفاظت از فرزندش که بازتاب زیادی در شبکههای اجتماعی داشت
نویسنده : نرگس عزیزی| کارشناسارشد مشاوره
شاید شما هم ویدئوی کوتاهی از «رایان رینولدز»، بازیگر کمدی و معروف را در چند روز اخیر در شبکههای اجتماعی دیده باشید که درباره عشق به همسر و فرزندش صحبت میکند. در این ویدئوی کوتاه او اول از عشق عمیق خود به همسرش میگوید و بعد با شوخطبعی اضافه میکند: «همان اولین بار که فرزندم را دیدم، فهمیدم این نوزاد را آن قدر دوست دارم که اگر حملهای اتفاق بیفتد، برای محافظت از فرزندم از همسرم به عنوان سپر انسانی استفاده خواهم کرد!» تصور میکنم به وقت تماشای این ویدئو، به احتمال زیاد شما هم لبخند زده باشید. اما شاید بد نباشد بعد از تماشای این کلیپ کوتاه در کنار خندیدن به طنازی این بازیگر، به موضوعی مهم و البته مناقشهبرانگیز بپردازیم؛ این که آیا مقایسه دوست داشتن فرزند و دوست داشتن همسر مقایسه درستی است؟ و آیا احساسات عاشقانه شدیدتر نسبت به همسر در مقایسه با فرزند، اتفاق عجیب و غریبی است؟ با ما همراه باشید تا کمی بیشتر با این دو عشق (به همسر و به فرزند) آشنا شویم.
موضوعی که مخالفان و موافقان زیادی دارد
بحث بر سر این که عشق به فرزندان قویتر از عشق به همسر است، از موضوعاتی است که موافقان و مخالفان زیادی دارد. برخی میگویند درست این است که همسران همدیگر را بیش از فرزندشان دوست داشته باشند؛ چرا که به هر صورت این همسران هستند که برای هم میمانند و فرزندان بعد از بزرگ شدن، خانه را ترک خواهند کرد. در مقابل اما برخی میگویند عشق به فرزند موضوعی است که با تولد فرزند شکل می گیرد و چنان شدید است که تا آخر عمر والدین را همراهی میکند و حتی برخی طرفداران ممکن است از ذاتی بودن این عشق صحبت کنند. واقعیت این است که شاید اگر سه تفاوت مهم بین عشق به فرزند و عشق به همسر را در نظر داشته باشیم، آن وقت بهتر بتوانیم درباره این مقایسه، تصمیمگیری کنیم.
وقتی هیجانات ناخوشایند مجال بروز بیشتری دارند
احساسی که هر کدام از ما به همسر خود به عنوان فردی بالغ داریم، شامل مجموعهای از احساسات متفاوت است. از آن جا که همسران همدیگر را افرادی بالغ و همسطح در نظر میگیرند، به صورت معمول، امکان تجربه هیجانات ناخوشایند در رابطه بین همسران بیشتر است. به عبارتی ما میتوانیم همزمان با علاقهای شدید، از دست همسرمان دلخوریهایی داشته باشیم، جاهایی احساس رقابت با او کنیم، از دست او ناراحت شویم و ... اما در مقابل در ارتباط با فرزندمان داستان متفاوت است. این تفاوت هر چه فرزند ما کوچکتر باشد، بیشتر به چشم میآید. ما به فرزندمان در سالهای اول تولد او، بیشتر احساسی مثبت داریم که با تمایل به مراقبت از او همراه میشود. درست است که احتمال ناراحتی از فرزند وجود دارد اما در نهایت در بیشتر مواقع ما به خوبی در خاطر داریم که او هنوز یک کودک است و در نتیجه جنس دلخوری ما از او، متفاوت از جنس دلخوری ما از همسرمان خواهد بود.
تغییرات احساسات که معطوف به همسران است
احساسات به همسر به صورت کلی بالا و پایین بیشتری نسبت به احساسات ما به فرزندمان دارد. در این موضوع فقط رفتارهای همسرمان موثر نیست و فیزیولوژی بدن ما و هورمونهایی که در بدن ما هم ترشح میشود، نقش دارند. بر این اساس هم ممکن است فردی در زمانی احساس کند که علاقه بسیار شدیدی به همسر خود دارد(حتی بیش از علاقهای که به فرزندش دارد) اما بعد از مدتی احساس کند دیگر از آن احساس خیلی شدید خبری نیست اما در مقابل احساس ما به فرزندمان، نوسان کمتری دارد.
احساسی که میتواند جایگزین شود
احساس نسبت به همسر در اغلب فرهنگها، احساسی با قابلیت جایگزینی است. به دلیل همین ویژگی هم افراد میتوانند بعد از جدا شدن از همسر یا از دست دادن او، باز عاشق شوند و رابطه جدید و باکیفیت دیگری را آغاز کنند اما در مقابل احساس نسبت به هر فرزند به صورت کلی چندان قابل جایگزینی نیست. این موضوع را والدینی که فرزندی از دست دادهاند، بهتر درک میکنند. داغ از دست دادن فرزند در اغلب فرهنگها بسیار شدید ارزیابی میشود و والدینی که فرزندی از دست دادهاند، ولو با دوباره بچهدار شدن یا داشتن فرزندانی دیگر، باز هم جای خالی فرزند فوت شده را احساس میکنند.
قابل جایگزین شدن یا غیرقابل جایگزین شدن؟!
شاید با خواندن این مطلب با خود احساس کنید که خب پس از آن جا که احساس ما به همسرمان بالا و پایین زیادی دارد، قابل جایگزینی است و در کنارش هیجانات منفی هم امکان ظهور و بروز بیشتری دارند، پس اهمیت کمتری دارد. اگر چنین تصوری دارید، پس این چند خط را با دقت بیشتری مطالعه کنید.رابطه ما با همسرمان، احساساتی که به او داریم و انرژی و وقتی که برای نمایش این احساسات مثبت در نظر میگیریم، شاید در زندگی شخصی ما قابل جایگزین شدن باشد اما در زندگی فرزندانمان قابل جایگزین شدن نیست! مطالعات متعددی در روانشناسی رشد نشان میدهد زمانی که والدین جلوی کودکان احساسات مثبت خود را به همدیگر نشان میدهند، فرزندان آرامش خاطر بیشتری پیدا میکنند. در کنار آرامش خاطر، رشد هویت فردی، خانوادگی و جنسی فرزندان هم در چنین وضعیتی بهتر پیش خواهد رفت. عملکرد درسی بهتر و کاهش احتمال رفتارهای نامناسب از دیگر ثمرات نمایش علاقه متقابل والدین به همدیگر در محیط خانه است.
نکته پایانی
با توجه به همه این نکات میتوانیم بگوییم که هر کدام از ما به عنوان والد وظیفه داریم جدای از احساساتی که به همسرمان داشته و داریم، بعد از بچهدار شدن، به خاطر عشقی که به فرزندمان داریم، به همسرمان بیشتر از قبل عشق بورزیم. مطمئن باشید با این کار جدای از فوایدی که نصیب فرزندان شما میشود، رضایت شما و همسرتان از زندگی مشترک هم افزایش می یابد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
تعداد بازدید : 513
خروج مرغ زنده از خراسان رضوی ممنوع شد
گلایه مردم از صف های طولانی خرید مرغ
مدیرکل تعزیرات حکومتی به تصمیمات اتخاذ شده در کمیته تنظیم بازار استان اشاره کرد و گفت: با پیشنهاد تعزیرات حکومتی و تصویب کمیته تنظیم بازار استان در حضور استاندار، خروج مرغ زنده از استان ممنوع شده است. به گزارش «خراسان رضوی»، مدنی روز گذشته در نشستی خبری افزود: این تصمیم بر بازار و قیمت مرغ تاثیر مثبت خواهد گذاشت. مدیرکل تعزیرات حکومتی استان با تأکید بر این که وظیفه تعزیرات حکومتی رسیدگی به پروندههای اقتصادی است، گفت: امسال بالغبر 40 هزار پرونده در شعب تعزیرات حکومتی استان ثبتشده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش 20 درصدی داشته است، میزان پروندههایی که در این شعب رسیدگی شده بیش از 41 هزار پرونده است که بخشی از آن مربوط به سال های گذشته بوده است، همچنین برای بیش از 30 هزار پرونده، رأی محکومیت صادرشده است. وی افزود: در طرح نظارت نوروزی که از 14 اسفند آغاز می شود، رسیدگی و اجرای احکام پروندههای تخلفات خارج از نوبت انجام خواهد شد. وی با بیان این که کشور از نظر اقتصادی در شرایط خاصی قرارگرفته است، اظهار کرد: بالاخره کمبودهایی هست، ایرادهایی هم به ما وارد است اما همیشه باید در جامعه امید و آرامش تزریق شود، گاه خبری منعکس میشود که خودش در جامعه التهاب ایجاد میکند، مثلاً در بحث قطعهبندی مرغ، آقایی مصاحبهای انجام داد که این خودش بازار را ملتهبتر میکند.در بخشی از این نشست، مدنی در پاسخ به سوال «خراسان رضوی» درباره عملکرد تعزیرات حکومتی در کنترل بازار و بازدارندگی برخوردهای تعزیراتی اظهار کرد: بخشی مربوط به گرانی است، بخشی هم گرانفروشی میشود که قبول داریم اما نباید از بنده بپرسید، بروید از کسانی که متولی نظارت هستند هم بپرسید، بعد هم بنده درباره کیفیت رسیدگی به پروندهها توضیح خواهم داد. در حوزه مرغ الان نقش تعزیرات حکومتی بهطور نسبی تأثیرگذار بوده است. در حوزه نان نیز همینطور است.خبرنگار ما با اشاره به وضعیت صف خرید مرغ، اختلاف قیمت کالاها با نرخهای مصوب و وضعیت توزیع نهاده دامی در سامانه بازارگاه از بازدارنده نبودن برخوردها در بازار سوال کرد که مدنی در پاسخ گفت: دراینباره مسئولان مربوط باید پاسخ بدهند اما ما هم نمیتوانیم فراتر از قانون برخورد کنیم، آن چه را قانون برای ما مشخص کرده انجام میدهیم، قبل از ما هم دستگاههایی هستند که باید پاسخ گو باشند اما وسع ما همینقدر است، اگر راهکاری دارید که بهتر از این عمل شود بگویید، وسع تعزیرات حکومتی همینقدر است.
خارج متن
حاشیه در نشست خبری مدیر کل
بخشی از نشست خبری روز گذشته مدیرکل تعزیرات حکومتی استان به حاشیه هایی از انتقاد وی از گزارش روزنامه «خراسان رضوی» با عنوان «تیغ کند صمت و تعزیرات در برابر گران فروشی» اختصاص داشت. مدنی در بخشی از این نشست در پاسخ به سوالی درباره حضور تعزیرات حکومتی در بازار و کنترل قیمت مرغ، گفت: تعزیرات حکومتی به صورت جدی در بازار حاضر است، حالا رسانه ای هم مطلب نوشته که آقای مدنی حاضر به مصاحبه نشد و این کذب محض است و پیگیری قضایی آن به قوت خود باقی است. مدیرکل تعزیرات حکومتی استان همچنین هنگام پرسش خبرنگار روزنامه «خراسان رضوی» صحبت های وی را قطع کرد و گفت: شفاف بگویید، شما دنبال چیزی بودید که وظیفه بنده نبود پاسخ دهم اما شما رفتید در روزنامهتان کذب زدید، گفتید مدنی مصاحبه نکرده است ما اجازه نمیدهیم موضوعی وارونه جلوه داده شود. شما بدون مدرک به دفتر بنده مراجعه کردید، ما از کجا بدانیم شما رسانه هستید؟ شما به دفتر بنده آمدید نه مدرک و نه معرفینامه داشتید که هرکسی باشد جواب شما را نمیدهد، چند ماه پیش همکاران شما به دفتر بنده آمدند و مصاحبه انجام دادند ولی مشخص است شما با حب و بغض این کار را میکنید.
در پاسخ به اظهارات مدیرکل تعزیرات حکومتی استان این توضیح ضروری است که دیماه امسال خبرنگار روزنامه خراسان برای تهیه گزارشی درباره موضوع گرانفروشی با مدیرکل تعزیرات حکومتی تماس میگیرد ولی مدیرکل از خبرنگار میخواهد از طریق روابط عمومی اقدام کند، خبرنگار ما نیز با روابط عمومی هماهنگ میکند اما بعد از کشوقوسهای فراوان و گذشت حدود یک ماه از زمان درخواست مصاحبه با مدیرکل، روابط عمومی تعزیرات حکومتی اعلام میکند دراینباره باید بهصورت حضوری به این اداره کل مراجعه کنید و مصاحبه انجام شود. خبرنگار ما نیز برای مصاحبه بهصورت حضوری به دفتر روابط عمومی تعزیرات حکومتی استان مراجعه میکند و خواستار انجام مصاحبه میشود که مسئول روابط عمومی این اداره کل با دفتر مدیرکل تعزیرات تماس می گیرد و اعلام می کند که خبرنگار خراسان برای مصاحبه درباره موضوع ذکرشده آمده است که پس از صحبت با دفتر مدیرکل، مسئول روابط عمومی گفت از دفتر آقای مدنی اعلام کردند که مدیرکل در این خصوص نمیخواهد مصاحبه کند.
همچنین آذر امسال نیز روزنامه خراسان رضوی قصد داشت در گزارشی به همراه مدیرکل تعزیرات حکومتی استان، درتماس با مراجعان تعزیرات حکومتی که درخواست های مردمی خود را برای تشکیل پرونده به این اداره کل ارسال کرده بودند، از روند بررسی و صدور حکم آن ها اطلاعاتی کسب کند و میزان رضایت و صدور احکام قانونی برای موارد شکایتی ارجاع شده را با مدیرکل تعزیرات حکومتی درمیان بگذارد و روند رسیدگی به گلایه های مردمی را بررسی کند اما پس از درخواست از روابط عمومی تعزیرات، ابتدا خواسته شد درخواست کتبی داده شود و از تاریخ اول دی 99 تا کنون هیچ پاسخی به این نامه داده نشده است. این درحالی است که به گفته روابط عمومی این اداره کل، نامه درخواستی از سوی مدنی مدیرکل تعزیرات حکومتی استان به شورای حقوقی اداره کل تعزیرات حکومتی ارجاع شده تا به همراه حراست درباره آن تصمیم گیری شود که این شورا نیز هر چند ماه یک بار تشکیل جلسه می دهد.
در مجموع به نظر می رسد با توجه به شرایط خاص بازار و نقش بی بدیل تعزیرات حکومتی، ضروری است تعاملات ویژه تری با اصحاب رسانه بر قرار شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
تعداد بازدید : 482
4 پیش نیاز خروج 300 هزار میلیارد سرمایه مردم از تاریکی
نویسنده : مهدی حسن زاده
مجمع عمومی 31 شرکت سرمایه گذاری استانی سهام عدالت در شرایطی 20 اسفند در سراسر کشور به صورت غیرحضوری برگزار میشود که این شرکت ها قرار است مدیریت 300 هزار میلیارد تومان سهام بیش از 30 میلیون نفر از سهامداران عدالت را برعهده گیرند.سهام عدالت پس از کش و قوس و آزادسازی بخشی از آن و تفکیک سهامداران با انتخاب دو گزینه سهامداری مستقیم سهم های واقع در سبد سهام عدالت و مدیریت غیرمستقیم سهام عدالت از طریق شرکت های سرمایه گذاری استانی، اکنون به مرحله تعیین تکلیف مدیریت این شرکت ها رسیده است. تاکنون عملا دولت، به تعیین مدیران این شرکت ها اقدام می کرد. ساختار مالکیتی شرکت های سرمایه گذاری استانی نیز چنین اقتضا می کرد که چون سهامداران، عملا امکان مدیریت بر سهام خود را نداشتند، باید نهادی به نمایندگی از مردم شرکت های سرمایه گذاری استانی را مدیریت می کرد. اکنون که شاهد ورود این شرکت ها به بورس هستیم، نحوه اداره آن ها مانند هر شرکت سهامی عام از طریق حضور سهامداران در مجمع عمومی و حق رای آن ها صورت می گیرد ولی هم به دلیل تبلیغات اندک و هم این که بخش عمده سهامداران، افراد ضعیف و بعضی با سواد اندک و اطلاعات حقوقی و مالی ناکافی هستند، به نظر می رسد استقبال اندکی از مجامع عمومی این شرکت ها صورت گیرد. همچنین به دلیل پراکندگی سهامداران و سهم اندک هر یک از آن ها به احتمال بسیار زیاد باید منتظر تداوم روند مدیریتی فعلی حاکم بر این شرکت ها باشیم. به این ترتیب پیش بینی می شود مدیریت دولتی حاکم بر شرکت های سرمایه گذاری استانی سهام عدالت ادامه یابد. اقدامی که هم خلاف منطق اقتصادی واگذاری سهام عدالت است و هم با ابلاغیه ابتدای امسال رهبر انقلاب برای مجوز آزادسازی سهام عدالت مغایرت دارد. ایشان در بند نخست ابلاغیه 9 اردیبهشت امسال در این باره مرقوم داشته اند: «دارندگان سهام عدالت مجازند در محدوده زمانی مشخص مالکیت مستقیم سهام شرکتهای سرمایهپذیر را انتخاب کنند و به تناسب، نقش مدیریتی خود را ایفا کنند.» آن چه در فاصله 8 روز تا موعد برگزاری مجامع استانی سهام عدالت دیده می شود، این است که سازوکار موجود اجازه تحقق نقش مدیریتی سهامداران را نمی دهد، بنابراین به نظر می رسد باید تغییراتی در روند موجود برگزاری مجامع استانی ایجاد و پیش زمینه هایی برای برگزاری این مجامع تدارک دیده شود. این پیش زمینه ها عبارتند از:
1- اطلاع رسانی وسیع تر و اثربخش تر برای سهامداران شرکت های سرمایه گذاری استانی برای شرکت در مجامع عمومی این شرکت ها
2- گزارش کار شفاف و مورد تایید نهادهای نظارتی درباره عملکرد این شرکت ها
3- شکل گیری شبکه ای از نخبگان استانی عضو این شرکت ها و تشکیل گروه هایی متشکل از اعضای نخبه در فضای مجازی به منظور تبدیل این نخبگان به شبکه ای از افراد دارای ایده و برنامه برای اداره شرکت های سرمایه گذاری استانی
4- تعیین برنامه ای بلندمدت به صورت مشورتی از سوی وزارت اقتصاد به عنوان متولی دولتی فعلی مدیریت این شرکت ها، برای اداره این شرکت ها متناسب با توانمندی های بومی هر استان و تبدیل سبد موجود هر استان به شرکت هایی که به لحاظ بومی و تخصصی با مزیت های اقتصادی همان استان سنخیت داشته باشند.
واقعیت این است که بدون اجرای این پیش زمینه ها، تغییر مدیریتی خاصی در شرکت های سرمایه گذاری استانی رخ نخواهد داد و مدل ناکارآمد مدیریتی حاکم بر شرکت های دولتی و شبه دولتی و رانت های موجود در آن در چنین شرکت هایی که مدیریت حجم وسیعی از سرمایه های خرد مردم طبقات متوسط و فرودست جامعه را در اختیار دارند، تکرار خواهد شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 617
300هزار میلیارد در اتاق تاریک!
در فاصله کمتر از ۱۰ روز تا برگزاری انتخابات اعضای هیئت مدیره سهام عدالت استانی، بیشتر سهامداران از موعد مجمع فرایند حضور در آن و... خبر ندارند. آیا قرار است که سهام عدالت دوباره دست دولتی ها بیفتد؟
20 اسفند امسال قرار است انتخابات اعضای هیئت مدیره سهام عدالت استانی انجام شود. طبق آمارها، 30 میلیون از 50 میلیون نفر مشمولان سهام عدالت با انتخاب روش غیر مستقیم، ذی نفع این انتخابات محسوب می شوند. از سوی دیگر ارزش 300 هزار میلیارد تومانی سرمایه شرکت های سرمایه گذاری استانی، رقم قابل توجهی محسوب می شود. با این شرایط، ابهامات جدی درخصوص این تحول مهم در اقتصاد کشور وجود دارد که هشدار کارشناسان را نیز در پی داشته است. در این باره رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از نگرانی نمایندگان برای تبدیل شدن مدیریت مجموعه سهامهای شرکتهای استانی سهام عدالت به مجموعههای متعلق به دولت خبر داده است.به گزارش خراسان، طبق اعلام مسئولان سازمان بورس، قرار است 20 اسفند امسال، انتخابات هیئت مدیره شرکت های استانی سهام عدالت برگزار شود. بر این اساس، افرادی که روش غیر مستقیم را برای سهامداری سهام عدالت انتخاب کرده اند و تعداد آن ها بیش از 31 میلیون نفر اعلام شده است، به جای سهامداری 36 شرکت بورسی، سهامدار شرکت های سرمایه گذار استانی خواهند شد. شرکت هایی که طبق گزارش اقتصادنیوز، در مجموع سرمایه قابل توجه 300 هزار میلیارد تومانی را در اختیار دارند که رقم قابل توجهی در اقتصاد ایران به شمار می رود. با این حال، شاید کمتر سهامدار غیر مستقیمی باشد که از این موعد، فرایند حضور در مجامع به صورت الکترونیکی یا نحوه کاندیدا شدن برای هیئت مدیره این شرکت ها خبر داشته باشد. بماند این که هنوز خیلی از مردم بسیاری از مفاهیم ابتدایی را که فعالان بازار سرمایه با آن سرو کار دارند ،نمی دانند. حتی هنوز 13 میلیون نفر از این سهامداران، فرایند پذیرش در سامانه سجام را طی نکرده اند! این ها مسائلی است که نگرانی کارشناسان را برانگیخته است.در این شرایط، دیروز رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از نگرانی ها در مجلس برای دولتی شدن مجدد سهام عدالت در قالب مجموعه شرکت های استانی سهام عدالت خبر داد. به گزارش ایرنا، پور ابراهیمی با اشاره به برگزاری انتخابات هیئت های مدیره شرکت های استانی سهام عدالت گفت: متاسفانه به دلیل نبود اطلاع رسانی و تعیین افراد طبق مصوبه دولت برای شورای عالی بورس، نگرانی جدی برای تبدیل شدن مجموعه سهامهای شرکتهای استانی سهام عدالت به مجموعههای متعلق در اختیار دولت وجود دارد. وی افزود: این تصمیم سبب میشود هیئتی مرکب از مدیرکل امور اقتصاد و دارایی هر استان به عنوان رئیس، معاون هماهنگی هر استان به عنوان دبیر و نمایندگان دو تشکل اتاق تعاون و اتاق بازرگانی به عنوان اعضا، انتخابات مجامع استانی را برگزار کنند. این بدان مفهوم است که جایی که باید خود مردم برای مجامع خود تصمیم بگیرند، این مدیران تصمیم گیر خواهند بود. دولت به دنبال این است که ماهیت مدیریت این شرکتها را در دست بگیرد.پورابراهیمی افزود: احتمالاً نشست مشترکی با رئیس قوه قضاییه برای بررسی جنبه های قضایی و حقوقی این موضوع برگزار خواهیم کرد.وی تصمیم شورای عالی بورس در زمینه برگزاری این انتخابات را از نظر کمیسیون اقتصادی فاقد وجاهت قانونی دانست و گفت: لغو انتخابات ۲۰ اسفند و برگزاری انتخابات قانونی محور نشست آتی کمیسیون اقتصادی با وزیر اقتصاد خواهد بود. معتقدیم حق رای مردم نمیتواند به یک کانون بدون هویت در اقتصاد منتقل شود و انتقال حق مردم در خرید و فروش سهام در قالب شرکتهای سرمایهگذاری استانی درست نیست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 805
موج چهارم مرگ های 3 رقمی
آمار جان باختگان روزانه کرونا پس از 2 ماه مجدد سه رقمی شد
خطر موج جدید با طعم ویروس انگلیسی وحشتناک تر است
ساعت 16: جوانی خوشصحبت روی تخت آی.سی.یو بستری است. حالش خیلی بد نیست و خودش هم مثل ما امیدوار است که زودتر مرخص شود.
3 ساعت بعد: برای لحظاتی ازدستگاه تنفس کمکی جدایش میکنیم اما اکسیژن خونش به زیر 70 درصد میرسد و دوباره به سرعت به ونتیلاتور وصل میشود.
ساعت 21: تعداد نفسهایش به 45 رسیده، به حالت دمر میخوابانیمش تا شاید اکسیژن خونش بالا برود.
یک ساعت بعد: به ظاهر حالش بهتر است اما عکس ریهاش مثل گچ سفید شده.
ساعت 23: مجبوریم بیهوشش کنیم و برای اکسیژنرسانی، لولهتراشه را وارد مجرای تنفسیاش کنیم. حالتهای مختلفی تست میشود اما در هیچ حالتی اکسیژن خونش به بالای 85 درصد نمیرسد.
30 دقیقه بعد: فشار خونش به زور به 90 میرسد.
ساعت 1:30 بامداد: دچار ارست (ایست) قلبی میشود اما بعد از 15 دقیقه احیا، خوشبختانه ضربانش برمیگردد.
30 دقیقه بعد: دوباره دچار ایست قلبی میشود و اینبار هم با احیا برمیگردد.
ساعت 3 بامداد: ایست قلبی سوم و ... .
این یک داستان نبود، روایت تلخ تجربه یک پزشک بود از کاری که ویروس کرونای جهشیافته با یک جوان کرده است. خاطره تلخی که هم راویان مشابه بسیاری دارد و هم قربانیان مشابه فراوان.
کرونای انگلیسی و صدتایی شدن فوتیها
آرامشی که از کاهش تعداد فوتیهای روزانه کرونا حاصل شده بود، خیلی ماندگار نشد و بعد از حدود 60 روز، دوباره به عقب بازگشتیم. دیروز وزارت بهداشت آمار فوتیهای 24 ساعته را 108 نفر اعلام کرد تا باور کنیم که زنگخطر موج چهارم کرونا به صدا درآمده است. این موج اما رنگ و بوی انگلیسی دارد و کرونای جهشیافته آن، تقریبا تمام کشور را در برگرفته است. ویروس جهشیافتهای که وحشیتر و بیرحمتر است، هم مبتلایان بیشتری روی دست میگذارد و هم قربانیان بیشتر. به گفته «علیرضا رئیسی»، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، تا روز گذشته تعداد مبتلایان قطعی کرونای انگلیسی در کشور 187 نفر بودهاند که 20 نفر آنها فوت کردهاند؛ اما مهمتر از این آمار قطعی، اینکه بدانیم طبق اعلام وزارت بهداشت «ویروس جهشیافته انگلیسی در کل کشور گردش کرده است».
استقبال از مرگ کرونایی در سفرهای نوروزی
روزهای ابتدایی اسفند 99 همانند اسفند 98 شده و با افزایش آمار مبتلایان و فوتیها، انگار کرونا دوباره متولد شده است؛ اما ترس و اضطراب ما از کرونای 98 کجا و بیخیالی ما نسبت به کرونای انگلیسی 99 کجا! مصداقش هم اینکه خیلیها دارند از همین حالا برای سفرهای نوروزی برنامهریزی میکنند و به فکر دور زدن محدودیتها و ممنوعیتها هستند. البته «ایرج حریرچی» معاونکل وزارت بهداشت از ممنوعیتهای جدی برای سفرهای نوروزی خبر داده است:
* سفر به شهرهای قرمز و نارنجی ممنوع است و سفر به شهرهای زرد مشروط و تابع وضعیت کرونایی است.
* سفر به شهرهای اصفهان، مشهد و شیراز که در وضعیت زرد قرار دارند، ممنوع است.
* سفر به مناطق مسافرپذیر استانهای مازندران، گیلان، گلستان، خوزستان، بوشهر و هرمزگان ممنوع است.
* این ممنوعیتها برای سفر با خودروهای شخصی است اما برای سفر با قطار و هواپیما فعلاً ستاد ملی تصمیمی نگرفته است.
محدودیت بیشتر، مرگ و میر کمتر
با وجود تصمیمات خوب ستاد ملی، اما به نظر میرسد محدودیتهای تعیینشده نیاز به تقویت دارد و باید ممنوعیتهای آن را بیشتر کرد؛ این موضوعی است که خود مردم هم به خوبی درک میکنند، مثل این کاربر فضای مجازی که نوشت: «اگر با خودروی شخصی به شهرهای قرمز مسافرت کنید، احتمال انتقال ویروس کرونا وجود دارد اما اگر با اتوبوس و قطار و هواپیما بروید مشکلی نیست!»
کلام آخرمان هم، صحبت دیروز دکتر رئیسی باشد که گفت: «کرونا نه ضعیف شده و نه از بین رفته است. تا زمانی که 70 درصد از جمعیت، ایمن نشوند، کرونا وجود دارد».
به این زودی ها دلخوش به واکسن نباشیم
اما نکته مهم اینکه قطعا با توجه به محدودیتهای موجود در میزان عرضه و تولید واکسن کرونا در کشور و جهان، ما نیز تا واکسیناسیون کامل فاصله داریم و تا آن زمان فقط و فقط باید با سلاح پروتکلهای بهداشتی جانمان را حفظ کنیم. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، درباره طرح واکسیناسیون اینطور گفته است: «پیشبینی ما این است که بتوانیم با تعداد واکسنی که به دستمان میرسد، تا اواخر خرداد و اوایل تیرماه علاوه بر واکسیناسیون فاز یک، فاز دو شامل سالمندان بالای 80، 75 و به ترتیب پنجسال پایینتر و همچنین افراد دارای بیماری زمینهای 16 تا 64 سال را که حدود 8 تا 8 و نیم میلیون نفر هستند ، واکسینه کنیم. با توجه به تولید واکسنهای داخلی بسیار امیدواریم که از تیرماه میزان انجام واکسیناسیون به بالای 20 میلیون دوز در ماه برسد و اگر با این روند پیش برویم، بسیار امیدواریم که تا آذرماه سال آینده همه گروهها را بتوانیم واکسینه کنیم».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 2 نظر
تعداد بازدید : 547
دست خالی تلویزیون در شبهای نوروز، آرزوی تندرستی دهباشی و شکوه سیدجلال
دست خالی تلویزیون در شیفت شب نوروزی
نوروز 1400 ،مهران مدیری و احسان علیخانی برنامهای روی آنتن تلویزیون ندارند و رامبد جوان با «خندوانه» بازمیگردد
نویسنده: مائده کاشیان
هر سال شبکههای مختلف تلویزیون به ویژه شبکه سه و نسیم، تلاش میکنند برنامههای پرمخاطب و برندهای خود را روی آنتن بفرستند تا در جمع پربینندهترینهای نوروز قرار بگیرند و در این رقابت پیروز شوند، اما شیوع ویروس کرونا در یک سال گذشته باعث شد بسیاری از برنامهریزیها تغییر کند و امسال دست تلویزیون در پخش برنامههای پربیننده در ساعات پایانی شب که پربینندهترین زمان تلویزیون است، خالی بماند. محمد احسانی ،مدیر شبکه نسیم دیروز خبر از غیبت «دورهمی» در نوروز 1400 داد و پرونده مسابقه «عصر جدید» نیز شب سال تحویل، بسته خواهد شد. تنها امید تلویزیون و شبکه نسیم برای آخر شبهای نوروزی، «خندوانه» است.
غیبت «دورهمی» پس از 4 سال
مهمترین غایب نوروز امسال، مهران مدیری و «دورهمی» است. این برنامه از نوروز 96 تا نوروز 99، چهار سال متوالی، جزو ویژهبرنامههای شبکه نسیم و البته پربینندهترین برنامهها بود. «دورهمی» نوروز 96، پس از «خندوانه» در جایگاه دومین برنامه پربیننده قرار گرفت، نوروز 97 با 65 درصد بیننده، پرمخاطبترین برنامه نوروزی بود و نوروز 99، با کسب 56 درصد بیننده در صدر جدول پرمخاطبترینهای نوروز نشست. این برنامه نوروز 98 که رقبای قَدَری مانند «عصر جدید»، «برنده باش» و «خندوانه» داشت، پس از «کودکشو» در رتبه پنجم قرار گرفت. اکنون پس از چهار سال، اولین بار است که شبکه نسیم ،نوروز را در غیاب یکی از برندهایش یعنی «دورهمی» سپری خواهد کرد. مهران مدیری مدتی پیش از تولید سری پنجم برنامه با تغییرات و ساختار متفاوت خبر داده بود و دیروز نیز مدیر شبکه نسیم این وعده را تکرار کرد، اما فعلا مشخص نیست فصل بعدی «دورهمی» چه زمانی ساخته خواهد شد.
جای خالی «عصر جدید» نوروزی
یکی دیگر از برنامههای پرمخاطب تلویزیون، مسابقه «عصر جدید» است که شیوع کرونا تاثیر منفی مهمی بر آن داشت. خطر سرایت ویروس، ضبط سری دوم آن را بسیار طولانی و تولید سری سوم را تعطیل کرد. سری اول این مسابقه، نوروز 98، مورد استقبال فراوان مخاطبان قرار گرفت و «عصر جدید» توانست در جذب مخاطب از دیگر برنامهها سبقت بگیرد. این مسابقه نوروز سال گذشته هم «دورهمی» را پشت سر گذاشت و با 65 درصد بیننده موفق شد بیشترین مخاطب را داشته باشد. مهرماه امسال ،فراخوان شرکت در سومین سری مسابقه اعلام شد، اما موج جدید کرونا و بالا رفتن آمار مبتلایان، بار دیگر وقفهای در سری دوم «عصر جدید» ایجاد کرد و در نهایت امکان تولید سری جدید آن، ویژه نوروز فراهم نشد. فینال سری سوم مسابقه قرار است همزمان با عید مبعث پخش شود و برندگان درشب تحویل سال معرفی شوند.
«خندوانه» ؛تنها امید تلویزیون
تنها برنامه پرمخاطب تلویزیون که بیش از 50 درصد بیننده داشته، «خندوانه» است که میتوان گفت تنها شانس تلویزیون در نوروز 1400 به حساب میآید. این برنامه معمولا مورد توجه مخاطبان بوده و حتی بازپخش آن نیز بیننده داشته است، بنابراین پیشبینی این که امسال هم مورد توجه قرار خواهد گرفت، سخت نیست و بازگشت آن به تلویزیون اتفاق مهمی محسوب میشود. همان طور که اشاره کردیم، «خندوانه» نوروز 96 پربینندهترین برنامه تلویزیون بود و در نوروز 98 پس از «عصر جدید» و «برنده باش» در جایگاه سومین برنامه پرمخاطب قرار گرفت. رامبد جوان سال گذشته تصمیم گرفت به دلیل شیوع کرونا این برنامه را ویژه نوروز تولید نکند، اما امسال به دلیل پایداری شرایط، ضبط سری جدید «خندوانه» را آغاز کرده و قرار است این برنامه آخر هفتهها، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه پخش شود.
کنداکتور خالی از شنبه تا سهشنبه
با توجه به این که «خندوانه» تنها سه شب در هفته، پخش میشود و خبری از «دورهمی» و «عصر جدید» هم نیست، بنابراین کنداکتور شبانه تلویزیون از پخش برنامههای جذاب و پرمخاطب خالی است. احتمالا شبکه نسیم شنبه تا سهشنبه ویژهبرنامه نوروزی «کودکشو» را روی آنتن خواهد برد که این مسابقه هم چندان پربیننده نیست. هرچند شیوع کرونا باعث شد تولید برنامهها و سریالها با محدودیتها و مشکلات زیادی مواجه شود، اما از آن جایی که مردم در تعطیلات نوروز به دلیل خطر انتقال کرونا و موج جدید شیوع کرونا، ناچار به خانهنشینی هستند، تلویزیون باید در این دوران برنامههای جذاب و سرگرمکننده بیشتری داشته باشد.
4 برنامه پربیننده در نوروز 98
نوروز 98 پخش همزمان سه برنامه پرمخاطب، یعنی «عصر جدید»، «دورهمی» و «خندوانه» به علاوه مسابقه «برنده باش» باعث شد تلویزیون نوروز پربینندهای را داشته باشد. این برنامهها هرشب از شبکههای سه و نسیم پخش و هر چهار برنامه موفق شدند مخاطبان زیادی را پای تماشای تلویزیون بکشانند. امسال در شرایطی که تلویزیون قصد دارد برنامههای روتین خود را به صورت ویژه روی آنتن بفرستد و جای خالی پرمخاطبترینها در کنداکتور دیده میشود، برای جلب توجه مخاطب مسیر سختی را پیش رو دارد.
سرخها با کاپیتان صدرنشین ماندند
شکوه و جلال پرسپولیس
نیمفصل اول رقابتهای لیگ برتر روز گذشته با برگزاری 8 بازی آغاز شد که در یکی از مهمترین بازیها دو تیم استقلال و مس در رفسنجان به میدان رفتند که این دیدار با تساوی یک-یک به پایان رسید تا امتیازات به صورت مساوی تقسیم شود. نکته جالب توجه درخصوص ترکیب استقلال برای دیدار مقابل مس، ادامه سردرگمی فکری و کادر فنی استقلال و ایجاد 6 تغییر نسبت به آخرین بازی آبیپوشان در لیگ برتر مقابل سپاهان بود. استقلال مقابل سپاهان رشید مظاهری را درون دروازهاش داشت که او دیروز به دلیل آسیبدیدگی حضور نداشت و حسینی درون قفس توری آبیپوشان قرار گرفت و اتفاقا عملکرد قابل قبولی هم داشت. در این بازی تنها دانشگر در خط دفاعی جایگاهش دستنخورده مانده بود و محمدحسین مرادمند به همراه محمد نادری جایگزین غلامی و یزدانی شده بودند. در خط میانی نیز مسعود ریگی و فرشید باقری جایگزین آرش رضاوند و مهدی مهدیپور شده بودند و شیخ دیاباته به جای ارسلان مطهری به صورت ثابت در خط حمله قرار گرفته بود. با وجود تمامی این تغییرات باز هم استقلال همان تیم نیمفصل اول بود؛ تیمی کاملا بیبرنامه و سردرگم در میدان! در نیمه نخست بیشتر یک بازی متعادل از سوی دو تیم دیده شد و تنها گل این بازی از روی یک ضربه ایستگاهی و با استفاده از اشتباه خط دفاعی استقلال توسط مسیح زاهدی برای مس رفسنجان به ثمر رسید. نیمه دوم با برتری تیم استقلال آغاز شد و آبیپوشان که برای به ثمر رساندن گل مساوی فشار بیشتری روی دروازه میزبان وارد کردند، سرانجام از روی یک ضربه کرنر و با ارسال قایدی توسط فرشید باقری به گل رسیدند که این اتفاق در دقیقه ۵۲ رخ داد. در پایان ۹۰ دقیقه نیز کار دو تیم با تساوی یک-یک به پایان رسید تا در اولین هفته از نیمفصل دوم استقلال و مس رفسنجان هر کدام یک امتیاز به جمع امتیازاتشان اضافه شود. استقلال در نیمفصل دوم هم هیچنشانی از پیشرفت نداشت و این در حالی است که محمود فکری خود و دستیارانش را بهترین کادر فنی ایران معرفی کرده است!
شهرخودرو هم امتیاز داد هم تلفات
در دیگر بازی روز گذشته دو تیم فوتبال ماشینسازی و شهرخودرو به مصاف هم رفتند که این دیدار با تساوی یک-یک دو تیم خاتمه یافت تا پاشازاده کار خود را در تیم تبریزی با تساوی آغاز کند. تکگل ماشینسازی در این دیدار را سینا عبداللهی در دقیقه ۲۴ و روی اشتباه بزرگ فراهانی، دروازهبان شهرخودرو به ثمر رساند. معراج پورتقی نیز گل تساوی میهمان را در دقیقه ۹۰ به ثمر رساند. شاگردان رحمتی در این دیدار بدشانسی نیز آوردند. یوسف وکیا، خرید جدید شهرخودرو به علت شکستگی آرنج در اواسط بازی راهی بیمارستان شد و رضا یزداندوست نیز به دلیل مصدومیت در بین دو نیمه تعویض شد تا شهرخودرو علاوه بر از دست دادن 2 امتیاز دو بازیکن تاثیرگذار خود را هم از دست بدهد.
سرخها صدرنشین ماندند
در دیگر بازی روز گذشته پرسپولیس در خانه میزبان سایپا بود که این بازی با یک گل به سود سرخها به اتمام رسید تا پرسپولیس هفته اول از نیمفصل دوم را هم به عنوان صدرنشین پشت سر بگذارد. این بازی با حملات پرسپولیس از همان ثانیههای ابتدایی آغاز شد تا این تیم خیلی زود در دقیقه 6 بتواند گل اول خود را روی پیشتازی سیدجلال حسینی به ثمر برساند. کاپیتان باتجربه پرسپولیس که برای زدن ضربه سر در ارسال کرنر جلو کشیده بود با پاس کوتاه سیامک نعمتی در محوطه جریمه سایپا روبهرو شد تا برخلاف همیشه با شوت سرکش خود تور دروازه محمدحسین اکبرمنادی را به لرزه درآورد. شاگردان ابراهیم صادقی پس از دریافت این گل چهرهای هجومی گرفتند و تا دقیقه ۱۰ با نفوذهای جعفری و علیاری در عمق دفاع پرسپولیس 2 بار توانستند صاحب موقعیت گل شوند اما دفاع کنعانیزادگان در دقیقه ۶ و خروج مناسب حامد لک از دروازه خود در دقیقه ۱۰ مانع از گلزنی خودروسازان شد. در ادامه بازیکنان پرسپولیس کنترل توپ را در اختیار گرفتند و با پاسهای کوتاه و بینقص خود از تمام فضای زمین بهترین استفاده را کردند تا مقابل فشار حداکثری بازیکنان سایپا هنگام دریافت توپ نمره قبولی بگیرند. سایپاییها در دقایق پایانی روی نفوذ هافبکهای خود به محوطه جریمه پرسپولیس رسیدند اما این بار حامد لک مانع از به ثمر رسیدن گل تساوی بازی شد تا پرسپولیس به 3 امتیاز این بازی برسد. تیم فوتبال پرسپولیس با این برد به امتیاز ۳۳ رسید تا در صدر جدول باقی بماند و سایپا نیز با ۱۷ امتیاز در رده سیزدهم جدول ماند.
تابلو نتایج
مس رفسنجان یک - استقلال یک
گلها: مسیح زاهدی (15) برای مس؛ نورمحمدی (52 - گل به خودی) برای استقلال
نفت مسجدسلیمان یک-تراکتور یک
گلها: سجاد جعفری(76) برای نفت؛ محمد عباسزاده(93) برای تراکتور
ماشینسازی یک-شهرخودرو یک
سینا عبداللهی(24) برای ماشینسازی؛ معراج پورتقی(90) برای شهرخودرو
نساجی یک-آلومینیوم یک
حسین زامهران(17) برای نساجی؛ مهدی حسینی(56) برای آلومینیوم
پیکان ۲-صنعتنفت صفر
گلها: سامان فلاح(8) و ابراهیم صالحی(86)
سپاهان یک-گلگهر صفر
گل: سجاد شهباززاده (68)
پرسپولیس یک -سایپا صفر
گلها: سیدجلال حسینی(6)
فولاد یک -ذوبآهن صفر
گل: آیاندا پاتوسی (15)
موفقیت به وقت 60+
آقای دهباشی! شاد باش و دیر زی*!
بهاحترام علی دهباشی که سال هاست برای اعتلای فرهنگ ایران تلاش کرده و اینروزها در بستر بیماری است
الهه توانا | روزنامهنگار
«علی دهباشی» اول فروردین 1337 در تهران بهدنیا آمد. بهرسم آنوقتها که بچهها تنها تکلیف و وظیفهشان درس خواندن نبود، در نوجوانی مشغولکار شد. در اولین تجربه حرفهایاش، گذرش به چاپخانه افتاد و بهعنوان مصحح با انتشاراتیها همکاری کرد. بعد از آن در تمام سالهای کاریاش تا همین امروز که 62ساله است، دایم سروکارش با کاغذ بوده و کلمه. در جوانی تحت آموزش استادهای فرهیختهای مثل «غلامحسین یوسفی» و «عبدالحسین زرینکوب» با فرهنگ و ادبیات آشنا و آنقدر دلبسته این حوزه شد که بعدها خود شروع کرد به شناساندنِ هرچه بیشترِ بزرگان عرصه فرهنگ؛ گرچه فروتنانه همیشه در سایه بود ولی نامش بلند شد، چنان که سعدی حکیمانه توصیه کردهاست: «چو خواهی که نامت بود جاودان/ مکن نام نیک بزرگان نهان».
یک بخارا، یک ایران
دهباشی کارش را با قلم زدن در نشریات معتبر زمان خودش شروع میکند؛ آرش، برج، چراغ، آدینه، دنیای سخن، کلک، طاووس، سمرقند و بعد هم بخارا که از سال 76-77 تا امروز مستقلا به مدیرمسئولی و سردبیری او منتشر میشود. دهباشی البته پیش از این در «کلک» تجربه سردبیری داشت؛ مجلهای که هفت سال برایش زحمت کشید و یکروز وقتی مشغول آماده کردن شماره 95 مجله بود، تلفنی خبر عزلش را شنید و چند ماه بعد امتیاز بخارا را گرفت. خودش در مستند «بخارای من» این عزلِ ناگهانی و قدرناشناسانه را بدترین اتفاق زندگیاش میداند که البته حالا میشود وجه مثبت آن را دید چراکه مقدمه تولد بخارا و شبهای بخارا شد؛ رویداد فرهنگی عظیمی که از 15سال پیش در خدمت هنر و ادبیات بودهاست.
شبهای بخارا بههمت علی دهباشی درنقش وزارت فرهنگ، از بزرگانِ ادب و هنر، قدردانی میکند؛ ارج و منزلت آنها را پیش چشم جوانترها میآورد و مایه اتصال بین ملل میشود. سفیر سوئیس در شب «فریدریش دورنمات»، نمایش نامهنویس و رماننویسِ شهیر سوئیسی میگوید: «گاهی از خودم میپرسم اگر علی دهباشی نبود، من چگونه میتوانستم فرهنگ کشورم را معرفی کنم». «گلرخسار»، شاعر تاجیک جایی گفتهاست: «من میدانم که برای ساختن و بناکردن یک واژه باید از سلامت جسم و روح مایه گذاشت و میدانم که علی دهباشی کل زندگیاش را برای واژه ایران، افغانستان و تاجیکستان گذاشتهاست. مجله ایشان در پیوند بین این سه مملکت کاری کردهاست که سیاستمدارها درطول سالها موفق به انجامش نشدند».
خود دهباشی در مستند «سلام، من دهباشی هستم»، در اینباره میگوید: «وقتی شب «اومبرتو اکو» [فیلسوف و نویسنده ایتالیایی] را برگزار کردیم، اکو بهدلیل گرفتاری نتوانست بیاید ولی در نامهای که فرستاد، نوشت در ایتالیا چنین کاری برای من نکردند یا وقتی شب «اورهان پاموک» [نویسنده اهل ترکیه] را بهمناسبت نوبل گرفتنش برگزار کردیم، روزنامههای ترکیه تیتر زدند «ترکیه فراموش کرد، ایران جبران کرد». پرواضح است که شبهای بخارا با ایجاد بستر تعاملهایی از این دست، چه تأثیر بزرگ و ارزشمندی در حسنِ شهرت فرهنگ کشورمان داشتهاست.
حالا چندروزی است که آقای دهباشی بهدلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری است. ما ضمن ادای احترام به ایشان بابت همه خدماتش که در مطلب حاضر یکی از هزارشان گفته نشد، آرزو میکنیم که هرچه زودتر به خانه برگردد.
*با الهام از بیت :«ای بخارا شاد باش و دیر زی/ میر زی تو شادمان آید همی»
سروده رودکی
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مجلس تصویب کرد
تعداد بازدید : 477
سهام یک میلیون تومانی برای متولدین ۱۴۰۰
نمایندگان مجلس دیروز در جریان بررسی جزئیات لایحه بودجه در بخش هزینهای با پیشنهاد زنگنه نماینده تربتحیدریه موافقت کردند که براساس آن دولت مکلف است به ازای هر فرزند که در سال ۱۴۰۰ متولد میشود، ۱۰ میلیون ریال از محل یکدرصد یکدوازدهم هزینههای شرکتهای دولتی را به صورت ماهانه کسر و پس از واریز ردیف خاص صرفاً جهت خریداری صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس به نام فرزند اختصاص دهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 2 نظر
تعداد بازدید : 566
ماجرای باز شدن پای فوتبال به مشهدِ دوره قاجار!
چگونه نخستین تیم مشهدی در سال 1298 شکل گرفت؟
جواد نوائیان رودسری – میگویند فوتبال در سال 1278ش وارد ایران شد؛ آن هم به وسیله کارگران انگلیسی شرکت نفت در مسجدسلیمان. نخستین بازیکن ایرانی هم آقایی به نام کریم زندی بود که از سال 1287 تا 1297ش به مدت 10 سال، برای تیمهای انگلیسی، پا به توپ میشد. بعدها هم این ورزش به پایتخت رسید و عدهای جوان پرشور، شیفتهاش شدند. به این ترتیب، تب فوتبال همه جای ایران را فراگرفت و امروز، محبوبترین ورزش در میان مردم ماست. اما قصه فوتبال در مشهد، حکایت متفاوتی دارد؛ حکایتی که هم شیرین و خندهدار است و هم کمی ناراحت کننده.
اولین باشگاه بله، اولین تیم نه!
قصه تأسیس باشگاه فوتبال در مشهد به سال 1303ش و ایجاد باشگاه فردوسی بازمیگردد. مرحوم علیرضا ریاضی در کتاب «راهنمای مشهد»، بهدرستی مینویسد که نخستین باشگاه ورزشی در مشهد که البته فوتبال هم در آن جایگاهی داشت، همین باشگاه فردوسی بود که در آن زمان، نام «انجمن فردوسی» را رویش گذاشته بودند. بنیانگذاران این موسسه ورزشی، افرادی مانند محمود صبائی، حسن بهمنیار، طاهر بهادری، گلشن آزادی، محمدرضا کیمیاوی، احمد پارسی، محمدحسین قدوسی، حسین میلانی، اسدا... مدرس رحمانی، اوکتائی و علیاکبر جهانبانی بودند. میتوان گفت که باشگاه فردوسی نقش بسیار مهمی در گسترش ورزشهای نوین در مشهد داشته است؛ اما نکته جالبتوجه اینجاست که برخلاف باور خیلیها، ازجمله مرحوم ریاضی، باشگاه فردوسی باعث تشکیل اولین تیم فوتبال مشهد نشد و این تیم را، حداقل سهچهارسال پیش از آنکه فکر تأسیس باشگاه فردوسی به ذهن مؤسسانش برسد، یک گروه کوچک از جوانان مشهدی، آن هم در شرایطی که هیچ امکاناتی در اختیار نداشتند، راه انداختند.
تشکیل تیم «پشت باغملی»
اواخر دوره قاجار، بازار انتشار نشریات در کشور داغ بود؛ فضای باز سیاسی به این رویکرد کمک میکرد. در این زمان، اخبار ورزشی هم به بخشی از ستونهای مطبوعاتی جراید ایران تبدیل شدهبود. انتشار اخبار ورزشی و بهویژه اخبار مربوط به فوتبال، ورزش جدیدی که بهتدریج طرفداران زیادی در میان جوانان ایرانی پیدا میکرد، باعث شد که حس کنجکاوی تعدادی از جوانان تحصیلکرده مشهدی، که سرشان برای هیجان و جنب و جوش درد میکرد، برانگیخته شود. سلسلهجنبان این گروه، اصغر فرمانفرمایی قاجار بود؛ یکی از مترجمان زبردست چند نسل بعد که اواخر دوره قاجار، کارمند اداره مالیه مشهد یا به قول امروزیها دارایی محسوب میشد. فرمانفرمایی که تسلط خوبی به زبان فرانسوی داشت و گفتیم که در عرصه ترجمه هم فعال بود، مستقیماً با فدراسیون فوتبال فرانسه مکاتبه کرد و از آنها خواست کتاب قوانین این ورزش و چند توپ فوتبال را در اختیار علاقهمندان مشهدی قرار دهند. فدراسیون فوتبال فرانسه به این درخواست پاسخ مثبت داد و به این ترتیب، کتاب قوانین فوتبال و دو سه تا توپ رسمی این ورزش را برای نخستین مشهدیهای فوتبالدوست ارسال کرد. این را هم بگوییم که تا این زمان، روح مشهدیها از وجود ورزشی بهنام فوتبال خبر نداشت و در واقع این توپ و کتاب، اولین نشانه حضور فوتبال در مرکز ایالت خراسان بود. محل گردهمایی فوتبالیستهای مشهدی، جایی پشت باغ ملی فعلی در خیابان ارگ قرار داشت؛ بنابراین شاید بتوانیم به این تیم، «تیم پشت باغملی» بگوییم!
تیم «پشت باغملی» آماده مسابقه است
به این ترتیب، نخستین تیم فوتبال مشهد، تشکیل شد و برای مسابقه اعلام آمادگی کرد؛ اما کدام تیم حاضر بود تا در برابر این فوتبالیستهای آماده قدعلم کند؛ معلوم است، هیچ تیمی! چرا؟ چون اصلاً تیم دیگری وجود نداشت! فرمانفرمایی و دوستانش، خودشان دو دسته میشدند و فوتبال بازی میکردند. اما مشکل فقط در فقدان حریف بروز و ظهور پیدا نمیکرد. وقتی که قرار شد لباس رسمی فوتبال را هم تنشان کنند و کفشهای این ورزش را به پا، دردسر دیگری شروع شد؛ لباس آستین کوتاه و شورتورزشی برای مشهدیهای سال 1298ش، کمی که چه عرض کنم، خیلی نامتعارف بود. به همین دلیل اعضای تیم فوتبال پشتباغملی، برای برگزاری بازیهای پرهیجان، با مشکل روبهرو میشدند. تازه مشکل به همینجا ختم نمیشد؛ زمین مسطحی که بشود بدون دغدغه و مزاحمت در آن فوتبال بازی کرد، خیلی کم گیر میآمد. ما درباره محل برگزاری بازیهای دوستانه تیم پشتباغملی، اطلاعاتی در اختیار نداریم، اما محوطه بزرگ انتهای خیابان ارگ، جایی که یک دهه بعد میدان بزرگ ارگ و کافه اتحاد در آن ساخته شد، در نزدیکی محل شکلگیری تیم فوتبال پشتباغملی مشهد، میتوانست جای مناسبی برای برگزاری این بازی باشد. هرچندکه هر فعالیت جدیدی، به هر حال مخالفانی دارد و علاقهمندان برای رفع این مخالفتها باید صبوری کنند. نخستین مسابقه رسمی فوتبال در شهر مشهد، تا 16 سال بعد از تأسیس تیم پشتباغملی برگزار نشد. در سال 1314ش، برای نخستینبار، تیم باشگاه فردوسی با تیم دبیرستان نظام مسابقه داد و بازی را پنج بر صفر بُرد؛ اما بعید میدانم که بازیکنی از آن تیم رؤیایی، تیم پشتباغملی، در این مسابقه شرکت کرده باشد. فوتبال در شهر مشهد، مدیون افراد دیگری هم هست، یکی از آنها، آقای رفیعاست؛ نخستین دبیر ورزش دبیرستان فردوسی که هرچه در توان داشت، به کار گرفت تا فوتبال را در میان جوانان مشهدی جا بیندازد. امروز مشهد با وجود سه ورزشگاه بزرگ، یکی از قطبهای فوتبال کشور است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آغاز جلسات تعیین دستمزد کارگران از امروز
تعداد بازدید : 571
نسخه نشدنی قاضی زاده برای دستمزد کارگران
اولین جلسه شورای عالی کار برای دستمزد سال آینده کارگران در شرایطی امروز برگزار می شود که حداقل هزینه معیشت بین شرکای اجتماعی شش میلیون و 895 هزار تومان توافق شده است.به گزارش مهر، پیش نیاز تعیین حداقل دستمزد این است که مشخص شود حداقل هزینه برای زندگی استاندارد یک نفر در ماه چقدر است. بر این اساس، هزینه سبد معیشت خانوار کارگری تاکنون و پس از برگزاری چند جلسه میان نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت برای سال آینده شش میلیون و 895 هزار تومان توافق شده است. رقمی که البته با محاسبات نهادهای کارگری فاصله دارد. این محاسبات پیشتر هزینه معیشت را بیش از هشت میلیون و 900 هزار تومان برآورد کرده بود. البته تجربه سال های گذشته نشان می دهد که حداقل دستمزد کارگران با محاسبات هزینه معیشت فاصله معناداری دارد. به طوری که مثلاً در سال جاری، هزینه معیشت چهار میلیون و 940 هزار تومان محاسبه شده بود اما حداقل دستمزد کارگران، حدود یک میلیون و 900 هزار و حداقل دریافتی آنان دو میلیون و 600 هزار تومان تعیین شد.با این حال، دیروز قاضی زاده هاشمی نایب رئیس اول مجلس در یادداشتی که از نظر تجربه قبلی و نیز ملاحظات اقتصادی عجیب بود، بر لزوم تعیین حداقل دستمزد کارگران در سطح هفت میلیون تومان تاکید کرد. وی نوشت: «تاکید می کنم با توجه به تورم افسار گسیخته و رشد حقوق کارکنان دولت، حتماً تعیین حداقل دستمزد کارگران عزیز در قانون کار نباید از هفت میلیون تومان کمتر باشد؛ امیدوارم مسئولان مربوط دقت کنند» به نظر می رسد هر چند تحقق چنین موضوعی مطلوب همه است، اما با توجه به وضعیت واحدهای اقتصادی، چنین اظهار نظری که به منزله افزایش 2.5 برابری حداقل دستمزد در مقایسه با 2.8 میلیون تومان به عنوان حداقل دستمزد امسال کارگران است، تحقق پذیر نیست و در صورت اجرا باید منتظر موج گسترده ای از رکود و تعدیل نیروی کار باشیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 569
شفاف سازی انتقال بیمه شخص ثالث
انتقال تخفیف بیمه شخص ثالث سوالات زیادی برای مردم به وجود آورده...
ناصری- در روزهای اخیر موضوع انتقال تخفیف بیمه شخص ثالث به شدت داغ شده است. چندی پیش بیمه مرکزی اعلام کرد تمام شرکتهای بیمهای موظف به اجرای قانون هستند و رانندهها در زمان فروش خودرو میتوانند تا سقف ۷۰درصد تخفیف بیمه را برای خود نگه دارند یا آن را به اعضای خانواده خود شامل والدین، همسر یا فرزندان منتقل کنند. این قانون یعنی این که برای خرید خودروی دست دوم به میزان تخفیف بیمه ای که دارد توجه نکنید چون با تمام شدن تاریخ بیمه، شما باید بیمه نامه جدید را بدون تخفیف خریداری کنید. امروز سعی کرده ایم در این گزارش به ابهامات و سوالاتی که در فضای مجازی درباره این قانون مطرح شده پاسخ دهیم. پس اگر قصد فروش یا خرید خودروی دست دوم را دارید این مطلب می تواند به شما در خصوص اطلاعات بیشتر در زمینه بیمه شخص ثالث کمک بزرگی کند.
ماجرای 12ساله تخفیف بیمه شخص ثالث
تاریخچه قانون انتقال بیمه شخص ثالث به 12 سال پیش بر می گردد. با این حال سال 90 هم هیئت وزیران اعلام کرد که مالکان خودروها در هنگام فروش خودروی شان می توانند تخفیفی را که در این مدت به خاطر «عدم خسارت» از شرکت های بیمه داشتند به خودروی دیگری منتقل کنند. آن زمان آیین نامه مشخصی برای انتقال بیمه شخص ثالث وجود نداشت و در سال های 90 و 91 عملا به دلیل نبود آیین نامه و نداشتن بانک اطلاعاتی از مشتریان بیمه، مصوبه هیئت وزیران اجرا نشد. این قانون در سال 92 توسط مجلس اصلاح و در آن اصلاحیه قید شد که در هنگام فروش خودرو امکان انتقال تخفیف های بیمه شخص ثالث به خودروی جدیدی که به نام خود مالک یا اعضای خانواده او باشد امکان پذیر است. اما باز هم این قانون اجرا نشد. با این حال سال 97 بیمه مرکزی با تایید شورای عالی بیمه، آیین نامه اجرایی نحوه انتقال تخفیف حاصل از نداشتن حادثه منجر به خسارت را تدوین کرد و این آیین نامه در مهر 97 به تصویب هیئت وزیران رسید. در این آیین نامه آمده: «در صورت انتقال مالکیت وسیله نقلیه، سابقه تخفیف عدم خسارت متعلق به انتقال دهنده است. انتقال دهنده (فروشنده) می تواند سابقه تخفیف را همزمان با انتقال مالکیت به انتقال گیرنده (خریدار) منتقل کند یا هر زمان پس از آن، سابقه را به وسیله نقلیه دیگر از همان نوع که متعلق به او یا همسر، والدین یا فرزندان او باشد منتقل کند.» اما حالا بعد از 12 سال که از طرح این قانون می گذرد بالاخره قرار شده این قانون این گونه اجرایی شود که همه تخفیف های بیمه شخص ثالث روی کد ملی و شماره گواهی نامه شخص اعمال شود و آن را به هیچ کس جز والدین، همسر و فرزندان نمی توان منتقل کرد.
تخفیف بیمه شخص ثالث دیگر مزیت نیست
تا پیش از این ،میزان تخفیف بیمه شخص ثالث به عنوان یک امتیاز در زمان فروش خودرو به حساب می آمد اما با قانون جدید، تخفیف بیمه دیگر امتیازی برای خودروهای دست دوم به حساب نمیآید. چرا که در زمان انتقال سند خودرو، تخفیف های بیمه برای آن شخص باقی میماند و شما زمان تمدید بیمه نامه باید به سابقه خودتان متکی باشید. با این حساب یکی از امتیازات بزرگی که فروشندههای خودروی دست دوم برای خودروی شان در نظر میگرفتند، از بین رفته است. برای همین اگر قصد خرید خودروی دست دوم دارید،دیگر لازم نیست برای تخفیف بیمه شخص ثالث به فروشنده پول بیشتری پرداخت کنید.
پاسخ به برخی سوال ها و ابهام ها
تغییرات جدید بیمه شخص ثالث باعث شده سوالات زیادی در این زمینه ایجاد شود. ما سعی کرده ایم به تعدادی از سوالات رایج که ممکن است یکی از سوالات شما هم باشد، پاسخ دهیم.
برای حفظ تخفیف هنگام فروش چه کنیم؟
یکی از کارشناسان بیمه ایران درباره این سوال در توئیتی نوشته: «موقع انتقال سند خودرو، به صورت خودکار تخفیف بیمه شخص ثالث روی کد ملی فروشنده ثبت می شود و از طریق سامانه سنهاب قابل دسترسی است.»
انتقال تخفیف از چه خودرو به چه خودرویی؟
یکی از سوال های رایج در زمینه انتقال تخفیف بیمه شخص ثالث این است که آیا میتوان تخفیف هر وسیله نقلیه را به وسیله نقلیه دیگر منتقل کرد؟ در برخی سایت ها گفته شده انتقال تخفیف فقط از یک خودرو به خودروی مشابه خود قابل انجام است در حالی که این گونه نیست. رئیس کل بیمه مرکزی درباره جابهجایی تخفیف بین خودروهای متفاوت به همشهری آنلاین گفته: «انتقال تخفیف بیمه شخص ثالث خودرو در شرایطی امکانپذیر است که خودروی بعدی فرد، هم نوع خودروی قبلی باشد مثلا اگر خودروی قبلی پراید بود میتواند تخفیف خودرو را به خودروی سواری دیگر انتقال دهد و امکان انتقال تخفیف بیمه ثالث خودروی سواری به خودروی کامیون و تریلی و برعکس وجود ندارد.»
آیا تجمیع تخفیف ها امکان پذیر است؟
اگر دو خودرو دارید که برای هر کدام بیمه جداگانه صادر شده، تحت شرایطی میتوان تخفیف هر دو را به یک خودرو منتقل کرد. هفت صبح در این خصوص نوشته: «این کار تنها زمانی امکانپذیر است که شما یکی از خودروها را بفروشید و تخفیف عدم خسارت آن را به ماشین اصلیتان منتقل کنید. با این کار میتوان تخفیفها را تجمیع کرد. البته سقف آن نباید بیشتر از ۷۰درصد باشد.»
از کجا بفهمیم چند سال تخفیف داریم؟
تخفیف بیمه شخص ثالث تمام افراد بر اساس کد ملی و شماره گواهی نامه آن ها در سامانه بیمه مرکزی ثبت میشود. اشخاص عادی به این سامانه دسترسی ندارند اما با مراجعه به نمایندگی بیمه میتوانید متوجه شوید تا این جای کار چند سال تخفیف بیمه شخص ثالث برای کد ملی شما ثبت شده است. این موضوع میتواند روی استفاده از خسارت بیمه تاثیر بگذارد چرا که پیش از این اگر از خسارت بیمه استفاده میکردید و تخفیفهایتان از بین میرفت، میتوانستید با خرید خودروی جدید دوباره از تخفیفهای آن استفاده کنید اما با راننده محور شدن بیمه شخص ثالث، سابقه هرکس برای خودش باقی خواهد ماند.
آیا برای انتقال تخفیف باید شرکت های بیمه یکی باشد؟
برخی فکر می کنند برای این که بتوانند تخفیف بیمه را به خودروی دیگری انتقال دهند لازم است هر دو شرکت بیمه گذار یکی باشد این در حالی است که فرقی نمیکند از چه شرکتی بیمه می گیرید. همان طور که گفتیم تمامی سوابق بیمه شخص ثالث شما در سامانه سنهاب ثبت می شود و همه شرکت های بیمه گذار به آن دسترسی دارند.
سابقه بیمه خودروی اسقاطی قابل استفاده است؟
پیش از این هفت صبح در گزارشی از خودروهای اسقاطی با عنوان گنج تخفیف بیمه شخص ثالث یاد کرده بود. اگر در سالهای گذشته خودرویی داشتید که حالا از رده خارج شده، میتوانید تخفیفهای بیمه شخص ثالث آن را به خودروی دیگری که خریدهاید منتقل کنید تا سابقهتان حفظ شود. برای این کار باید برگه اسقاط خودرو داشته باشید. اگر هم تمایلی به اسقاط خودروی قدیمیتان ندارید، با انتقال سند آن میتوانید تخفیفها را به کد ملی و سپس به یک خودروی دیگر منتقل کنید.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آخرین اخبار
پربیننده ترین
حرف مردم