
خیز لاریجانی به سمت پاستور ۱۴۰۴؟
گمانه زنی ها حکایت از آن دارد که لاریجانی نه تنها به سمت پاستور خیز برداشته بلکه نیم نگاهی هم به ائتلاف سازی برای انتخابات مجلس دارد

توکلی - علی لاریجانی نه تنها به واسطه ورود خبرساز خود به انتخابات ریاست جمهوری 1400 بلکه با سیاست ورزی اش در پسا انتخابات باعث شد همچنان به عنوان جدی ترین گزینه در انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری شناخته شود. او پس از رد صلاحیتش در یک جدال جدی با شورای نگهبان و البته فرسایشی، موضوع رد صلاحیت خود را پی گرفت و از سوی دیگر نه به شکل یک کاندیدای انتخاباتی بلکه در قامت یک رجل سیاسی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کوچک ترین حرکت ها، فعالیت ها و مصاحبه های خود را با رسانه ها به اشتراک می گذارد. همین اقدامات اوست که باعث شده رسانه ها و فعالان سیاسی بیش از هرچهره دیگری؛ او را مهم ترین چهره سیاسی کشور در قبال گزینه اردوگاه اصولگرایی در انتخابات آینده بدانند. درهمین باره و در راستای همین گمانه زنی ها اقتصادنیوز در گزارشی با تیتر «خیز لاریجانی به سمت پاستور ۱۴۰۴» نوشته است: «لاریجانی طی هفته های اخیر و با شدت گرفتن اعتراضات در ایران چند اظهارنظر داشته و تلویحی نقدهایی را به سیستم دولت داری مطرح کرده است. وی انتقاداتی را درباره شیوه مدیریت کشور در برنامه شبکه یک به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی مطرح کرد که شائبه ها را درباره بازگشت او به عرصه رقابت های انتخاباتی داغ کرد. خاصه آن که برخی اعتدالیون و اصولگرایان میانه رو به تازگی از لاریجانی به عنوان یک گزینه مناسب برای ریاست جمهوری آینده نام می برند.آیا شورای نگهبان در صورت کاندیداتوری لاریجانی بازهم ریسک ردصلاحیت او را به جان می خرد یا این بار خود را در معرض نقد رهبری قرار نخواهد داد؟» از سوی دیگر اما فارغ از قوت گرفتن خیز لاریجانی به سمت پاستور؛ برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که او نیم نگاهی نیز به انتخابات 1402 مجلس داشته و قرار است در تقسیم کار تیم سیاسی راست میانه نقش پررنگی داشته باشد و همراه با چهره هایی چون آذری جهرمی، سورنا ستاری و عبدالناصر همتی فهرست تهران را تشکیل دهند. گمانه ای که بعید به نظر نمی رسد و چند ماه قبل نیز صادق عرب یکی از اعضای حزب موتلفه در گفت وگویی درباره ائتلافهای احتمالی لاریجانی در انتخابات آینده مجلس، اظهار کرده بود: «آقای آذری جهرمی از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به علی لاریجانی نزدیک شده و در آن انتخابات بنا بود که کارهای مشترکی انجام دهند ولی به هر دلیلی بعد از آن نیز ارتباط این دو حفظ شده است. به عنوان یک احتمال امکان حضور آقای جهانگیری نیز در کنار آقای لاریجانی وجود دارد زیرا تعاملات سیاسی آقای لاریجانی در چارچوب تعامل فراگروهی تعریف میشود.» وی همچنین اظهار کرده بود که در کنار شخصیت هایی همچون جهرمی و جهانگیری؛ بخش هایی از اصلاح طلبان رابطه خوبی با لاریجانی دارند و رئیس چند دوره مجلس شورای اسلامی ظرفیت زیادی برای ائتلاف با برخی گروه های اصلاح طلبی دارد.وی با اشاره به این که آقای آذری جهرمی شخصا رابطه خوبی با آقای لاریجانی دارد، گفت: «آقای لاریجانی اصولاً اهل تعامل سیاسی است و میتوان گفت فراجناحی عمل میکند و صرفا بر مبنای نظریات جناحی و گروهی به تصمیمات سیاسی خود نمیپردازد، بر همین مبنا میتوانند با طیفهایی از اصلاحطلبان نیز ائتلاف داشته باشند.»
تغییر چهره با فوتبال
خرید کریس رونالدو با هیاهوی زیاد، شایعه حضور مسی، برگزاری فینال سوپرلیگ اسپانیا و ایتالیا در ریاض و... بخشی از تلاش عربستان برای تغییر نگاه جهان به خود است

فوتبال به عنوان ورزشی فراگیر، پرطرفدار و اثرگذار در زمینه تبلیغات، همیشه بستر حضور افرادی بوده که تلاش داشتند زیرسایه این ورزش، روایت تازهای از خود را به جهان ارائه کنند. از کارتلهای موادمخدر در کلمبیا که تیم باشگاهی داشتند تا یکی از بدنامترین نظامیان در صربستان که طی دهه 90 میلادی سعی میکرد با داشتن یک تیم فوتبال مقبولیتی برای خود دست وپا کند. حتی سالهاست شرکتهایا فعالان مطرح تجارت نفت و گازجهان مشتریهای اصلی تیمهای معروفی مثل منچستر سیتی، چلسی، شالکه، پاری سن ژرمن و... هستند و مستقیم و غیرمستقیم پولهایی را به فوتبال تزریق میکنند. درباره شرکتهای نفتی مثل «گاز پروم» این ایده مطرح است که با حضورشان در فوتبال، عواقب فعالیتهای مخربشان برای محیطزیست را در چشم مردم جهان تلطیف میکنند. حالا وقتی نام آن فرد یا شرکت فعال حوزه نفتی شنیده میشود به جای تخریب محیط زیست یا قیمت انرژی، نامش با فوتبال در نگاه مردم عجین شده است ؛ غیر از فوتبال هیچ ابزاری نمیتوانست این نگاه جهانی را تغییر دهد، اما طی چند وقت اخیر این عربستان است که بیشترین بهرهبرداری تبلیغاتی را از فوتبال میکند. چرا؟
فوتبال یا تور گردشگری عربستان؟
جذب کریس رونالدو توسط النصر عربستان با آن همه تبلیغ و هیاهو تصویر تازهای از کشوری به جهان ارائه کرد که تا پیش از آن با اتفاقاتی مثل قتل خاشقچی و حمله به یمن شناخته میشد، اما عربستان به این هم اکتفا نکرد و تیم الهلال درصدد جذب ستاره بزرگ فوتبال جهان یعنی مسی است که هم اکنون با تیم پیاسجی قرارداد دارد. تیمی که مالکش یک میلیاردر قطری است. در کنار این تلاش، با حضور کریس رونالدو، زمینه برای جذب ستارههای پا به سن گذاشته فوتبال در لیگ عربستان فراهم شده. با جذب هر ستاره، تیمهای عربستانی اقداماتی شبیه یک تور به راه میاندازند تا قصرها، شهربازیها و اماکن دیدنی کشورشان را با حضور آن ستاره به دنیا معرفی کنند. ترفندی که هم نگاه دنیا را به این کشور تغییر میدهد، هم تصویری لوکس از آن ارائه میکند و حتی دستاوردهایی در زمینه گردشگری و... هم دارد. هرچند این هم تمام ماجرا نیست...
قیمت 2.6 میلیون دلاری برای رقابت مسی و رونالدو در عربستان
امروز فینال سوپرلیگ ایتالیا بین اینتر و آث میلان در ریاض برگزار میشود. چند روز قبل هم فینال سوپرلیگ اسپانیا در این کشور برگزار شد، اما جالبترین اتفاق دیدار دوستانهای است که قرار است روز پنجشنبه بین تیم پاری سن ژرمن فرانسه و النصر عربستان برگزار شود. یعنی رقابتی بین دو افسانه فوتبال جهان لیونل مسی و کریس رونالدو. ادعا میشود برای این دیدار جذاب یک بلیت با آپشنهای ویژه فروخته میشود که قیمتش تا 6/2 میلیون دلار رسیده است. بلیتی که شاید گرانترین بلیت تاریخ ورزش جهان باشد، اما آپشنهای زیادی دارد. خریدار این بلیت میتواند در رختکن دو تیم حاضر شود، در مراسم بعد از بازی در داخل زمین شرکت کند و خلاصه در کنار فوقستارههایی که امکان نداشت از نزدیک ببیند بهراحتی عکس بگیرد. پیش از این هم قطر با برگزاری جامجهانی و اقداماتی مثل طراحی لوگو و شخصیت جام مبتنی بر فرهنگشان، انداختن یک عبای سلطنتی روی دوش کاپیتان تیم قهرمان یعنی مسی و... تلاش کرد حداکثر بهرهبرداری را از فوتبال داشته باشد.
در سوگ زداینده اتهام زن ستیزی از فردوسی
دکتر علیرضا قیامتی، عضو بنیاد فردوسی و دکتر محمدجعفر یاحقی، مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه از جایگاه زندهیاد دکتر ابوالفضل خطیبی در شاهنامهپژوهی ، آثار و خدمات ارزنده او میگویند
الهه آرانیان calture@khorasannews.com

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگ ترین شیفتگان خود را از دست داد؛ کسی که با فردوسی، پیمان بسته بود تا آخر عمر تنها از شاهنامه و فرهنگ ایران بگوید. دکتر ابوالفضل خطیبی، از برجستهترین و تأثیرگذارترین شاهنامهپژوهان سالهای اخیر، روز چهارشنبه، 21 دی ماه در 62 سالگی بر اثر عمل ناموفق کبد، چشم از جهان فروبست. زندهیاد خطیبی، زاده 25 اردیبهشت بود؛ روزی که چند دهه بعد از تولدش به نام فردوسی و زبان فارسی آراسته شد. این شاهنامهپژوه، در جلد هفتم تصحیح انتقادی شاهنامه با دکتر جلال خالقی مطلق همکاری کرد و بهطور مستقیم بر کار تصحیح این بخش از شاهنامه نظارت داشت. استاد خالقی مطلق در پیامی، درگذشت دکتر خطیبی را ضایعهای بزرگ برای اهل ادب و دوستداران حماسه ملی ایران توصیف کرد. از دیگر آثار زندهیاد خطیبی در حوزه شاهنامهپژوهی میتوان این کتابها را نام برد: «برگزیده مقالههای نشر دانش درباره شاهنامه»، «به فرهنگ باشد روان تندرست: مقالهها و نقدهای نامۀ فرهنگستان درباره شاهنامه» و «آیا فردوسی محمود غزنوی را هجو گفت». به مناسبت درگذشت دکتر ابوالفضل خطیبی، با دکتر علیرضا قیامتی، استاد دانشگاه و عضو بنیاد فردوسی گفتوگو کردهایم.
دکتر علیرضا قیامتی
دکتر ابوالفضل خطیبی چه جایگاهی در شاهنامهپژوهی داشت؟
ایشان یکی از بزرگ ترین و برجستهترین پژوهشگران عرصه حماسهپژوهی ، شاهنامه و یکی از استوانههای شاهنامهپژوهی بود. اگر بخواهیم پنج چهره برجسته شاهنامهپژوهی در سالهای اخیر را نام ببریم، بی گمان یکی از آنها دکتر خطیبی است. بزرگ ترین کار او هم همکاری با دکتر خالقی مطلق در تصحیح جلد هفتم شاهنامه بود. فعالیت ایشان را از چند جنبه میتوانیم بررسی کنیم؛ یکی اینکه علاقه و شیفتگی خاصی به فرهنگ ایران داشت و میگفت خودم را وقف ایران و فرهنگ ایران و شاهنامه کردهام و با فردوسی پیمان بستهام که تا آخر عمر برای شاهنامه و فرهنگ ایران کار کنم. موضوع دیگر اینکه علاقه او همراه با دانش و پژوهشگری بود. دکتر خطیبی فرهنگ ایران باستان و متون پهلوی و اسطورههای ایرانی را میشناخت. او در عرصه فرهنگنامهها و واژهشناسی شاهنامه، جزو کمنظیرترین افرادی بود که در این زمینه فعالیت داشت. تخصص مهم تر دکتر خطیبی، نسخهشناسیهای شاهنامه بود. او برای اولین بار خویشاوندی بعضی از نسخههای شاهنامه را مطرح کرد. بعضی از مقالههای دکتر خطیبی درباره ابیات الحاقی شاهنامه پایانبخش جدالها بود؛ مثلاً مقاله او درباره ابیات شاهنامه با موضوع نکوهش زنان بسیار ارزنده است. او ثابت کرد که بیت نابخردانه «زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک از این هر دو ناپاک به» یک جعل بزرگ است و در هیچ کدام از نسخههای شاهنامه نیامدهاست.
ماجرای همکاری دکتر خطیبی با استاد خالقی مطلق در تصحیح انتقادی شاهنامه چه بود؟
من از دکتر خالقی مطلق پرسیدم که چرا خودتان کار تصحیح را ادامه ندادید؟ ایشان گفتند با اینکه بعضی جاها نظرم با نظر دکتر خطیبی یکی نبود، اما به پژوهشهای ایشان اعتماد کردم و گفتم حرفی که ایشان بزند، بر اساس مطالعه و پژوهش است و آن را عوض نکردم. با اینکه دکتر خالقی مطلق حق داشتند که نظر خودشان را بیاورند. ایشان میگوید زمانی که در میانه کار تصحیح بودم، بیمار شدم و احساس کردم که اجل شاید به من مهلت ندهد و این کار ناتمام بماند. بنابراین تصمیم گرفتم از دو همکار کمک بگیرم که گزینه اول دکتر خطیبی بود و بعد دکتر محمود امیدسالار.
مقالههای دکتر خطیبی با موضوع شاهنامه فردوسی منحصر به فرایند پژوهش برای تصحیح شاهنامه بود یا جدا از این هم پژوهشهایی داشتند؟
دکتر خطیبی جدا از کار تصحیح شاهنامه هم، مقالات و یادداشتهایی درباره شاهنامه دارد؛ مثلاً یکی از آنها مقاله ایشان درباره دقیقی توسی است. شاید دهها مقاله درباره دقیقی به عنوان راهنما و پیش کسوت فردوسی داریم، اما هیچ مقالهای به اندازه مقاله دکتر خطیبی در این مسیر راهگشا نبود و ابهام ها را برطرف نکرد. مقاله دیگر دکتر خطیبی به نام «یکی نامه بود از گه باستان» است که در آن جواب الگا دیویدسن و دیک دیویس، دو شاهنامهپژوه آمریکایی را دادهاست. این دو نفر در دهه 90 میلادی در مقالهای مدعی شدند که شاهنامه مانند ایلیاد و ادیسه هومر، بر اساس منبع شفاهی سروده شده و منبع مکتوب نداشتهاست. در آن زمان بسیاری از پژوهشگران، از جمله دکتر خالقی مطلق به این مقاله واکنش نشان دادند. دکتر خطیبی هم در مقالهاش به خوبی جواب این دو شاهنامهپژوه را داد و ثابت کرد که شاهنامه ابومنصوری، منبع اصلی شاهنامه فردوسی بوده است. علاوه بر این، ایشان در مقالهای عالمانه ثابت کرد که ابیات جشن سده در شاهنامه اصیل است و جعلی نیست. با اینکه این ابیات در تصحیح دکتر خالقی مطلق به حاشیه رفته و احتمال داده شده بود که جعلی هستند. دکتر خالقی مطلق بعد از انتشار این مقاله گفت: دوباره به جشن سده میاندیشم و تجدید نظر میکنم. همچنین مقاله دکتر خطیبی درباره اینکه چرا داستان آرش کمانگیر در شاهنامه نیست، به خیلی از ابهامات پایان داد.
یکی از ویژگی های دکتر خطیبی، سخاوت او در انتشار یافتههای پژوهشیاش برای مخاطب عام در صفحات مجازی بود. درباره ارتباط مؤثر ایشان با نسل جوان و علاقهمند به ادبیات بفرمایید.
کاملاً درست است. من بارها دیده بودم دکتر خطیبی حتی جواب یک دانشآموز دبیرستانی را هم با حوصله میدهد. فروتنی یکی از بزرگ ترین خصوصیات ایشان بود. بعضی از پژوهشگران و استادان اگر در جایگاه دکتر خطیبی قرار بگیرند، احساس نمیکنند باید همه جا پاسخگو باشند، اما ایشان بیدریغ همه جا قلم میزد و اینها را در صفحات و کانالش منعکس میکرد. این نشاندهنده منش و خوی نیکش بود. دکتر خطیبی به هیچ وجه این جایگاه را برای خود قائل نبود که باید در برج عاج بنشیند و به هیچکس پاسخگو نباشد.
دکتر محمدجعفر یاحقی
شخصیتی کمنظیر در تشخیص بیتهای جعلی شاهنامه
همچنین دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی در گرامی داشت یاد و خاطرۀ دکتر ابوالفضل خطیبی که به همت قطب علمی فردوسی و شاهنامه با همکاری انجمن پایندان، خردسرای فردوسی و کارگروه حماسی انجمن ترویج زبان فارسی برگزار شد، گفت: «دکتر خطیبی سالها در حوزه شاهنامهشناسی کار کرد و قلم زد. ما منتظر کارهای شگرف و تعیینکننده از ایشان بودیم که دست مرگ او را از ما گرفت. کسانی که بخواهند درباره شاهنامه کار کنند، هم باید تاریخ به طور عام بدانند، هم فرهنگ ایران پیش از اسلام و هم ادبیات فارسی را. دکتر خطیبی این هر سه را در سه مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا فراگرفت. ایشان همکاری صمیمانهای با گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی داشت و در تنظیم فرهنگ جامع زبان فارسی به همراه دکتر علیاشرف صادقی، نقش پررنگی ایفا کرد. در این گروه پیکره متنی از هزار متن فارسی فراهم شد که اشراف او را بر حوزه زبان فارسی، متون فارسی و لغت فارسی بیشتر میکرد و این برای کار او بسیار مغتنم بود. دکتر خطیبی قوه اجتهاد در حوزه مطالعات شاهنامهشناسی و رد بیتهای الحاقی شاهنامه را داشت و در شناخت ابیات الحاقی شاهنامه کممانند بود. فصلنامه پاژ، شماره 48 خود را به یاد و گرامی داشت دکتر خطیبی اختصاص خواهد داد که امیدواریم شایسته نام این مرد بزرگ باشد».