
ع. کاردار- در این حدود یک هفتهای که موج سرمای بیسابقه وارد کشور شده و مشکلات ریز و درشت و زیرساختی را عیان کرده ، کمبود گاز هم مزید بر علت شده وکشور را به چالش کشیده است. چه قبل از شروع بحران که به دلیل ناترازی، گاز صنایع قطع شد، چه در شروع بحران اخیر و روزهای اولش که مصرف گاز تصاعدی افزایش یافت و خود به خود به بخشی از مشترکان گاز نمیرسید و چه این روزها که برای جلوگیری از قطعی گاز، بخشی از کشور مثل ادارات و مدارس همچنان تعطیل هستند. در این میان طبق معمول تمامی کاسه کوزهها بر سر مردم شکسته شده و برخی رسانهها و مسئولان با مقایسه مصرف گاز در ایران و کشورهای دیگر از جمله چین مدعی شدند که اگر مردم صرفهجویی کنند، مشکل ناترازی گاز کشور حل می شود. در این مطلب بررسی میکنیم که آیا مردم مقصر هستند یا عوامل دیگری باعث به وجود آمدن این آشفته بازار اعصابخردکن شده است.
دخل و خرج گازی
براساس آمار ارائه شده توسط وزیر نفت در گفتوگو با ایرنا، تولید گاز خام که این روزها به بالاترین حد خود رسیده حدود۹۹۰ میلیون مترمکعب و تولید گاز شیرین خروجی از پالایشگاه ۸۴۸ میلیون مترمکعب است. همچنین در چند روز اخیر حدود۷۰۰ میلیون مترمکعب گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع مصرف میشود. از سوی دیگر واردات گاز ترکمنستان که بخشی از گاز مصرفی شمال و شمال شرق کشور را تامین میکرد هم قطع شده است. با این حال وزیر نفت مدعی است گاز هیچ شهری قطع نشده و مشکلات برخی شهرها و روستاها به خصوص در استان خراسان رضوی به علت افت فشار است.
آیا ایرانیان گاز بیشتری مصرف میکنند؟
اولین دلیلی که برای وقوع این مشکلات مطرح میشود، بالا بودن میزان گاز مصرفی ایرانیان است. طبق ادعای روزنامه ایران، «ایران 6.7 برابر بیشتر از سرانه مصرف گاز دنیا و 3 برابر بیشتر از اتحادیه اروپا گاز مصرف میکند.» یا مهم ترین مثال مصرف گاز ایران 80 میلیون نفری معادل چین 1.4 میلیارد نفری است. غافل از اینکه دلیل اصلی این مصرف زیاد، نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال، در چین حدود۵۵ درصد برق و انرژی توسط زغالسنگ تأمین میشود و سهم گاز حدود 8.5 درصد، آب 7.5 درصد و باد حدود ۴ درصد است. در حالی که در ایران، سهم گاز برای تولید انرژی حدود ۷۱ درصد است و سهم تولید انرژی از آب ،باد و انرژی هستهای تقریبا نزدیک به صفر است. از سوی دیگر سرانه مصرف انرژی ایران طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۸ هزار کیلووات ساعت بوده که حدود ۲۵ هزار کیلووات ساعت از گاز و بقیه از نفت به دست آمده است. در آمریکا در سال ۲۰۲۱ حدود ۷۵ هزار کیلووات ساعت مصرف سرانه انرژی بوده که تنها ۲۴ هزار کیلووات ساعت آن سهم گاز بوده یعنی حدود ۳۳ درصد. سرانه مصرف انرژی سوئد هم حدود ۶۰ هزار کیلووات ساعت بوده که سهم گاز در این میزان انرژی تقریبا صفر بوده است. کل انرژی سوئد از نفت و انرژی هستهای و همچنین آب و باد تولید میشود. همچنین سرانه مصرف انرژی در آلمان سال ۲۰۲۱ حدود ۴۱ هزار کیلووات ساعت بوده که سهم زغالسنگ حدود ۷ هزار کیلووات ساعت، سهم نفت حدود ۱۳ هزار کیلووات ساعت و سهم گاز هم ۱۰ هزار کیلووات ساعت بوده است. همچنین سهم سوختهای هستهای، آب، باد و انرژی خورشیدی و دیگر انرژیها از مصرف حدود ۸ هزار کیلووات ساعت بوده است. البته آمار بانک جهانی نکته دیگری هم دارد؛ آن که مصرف انرژی در ایران آنطور که در رسانهها بازتاب داده میشود، زیاد نیست. به عنوان مثال، جمعیت نروژ حدود ۵ میلیون نفر است، اما سرانه مصرف انرژی این کشور حدود ۱۰۴ هزار کیلووات ساعت است (بیشترین در جهان) یعنی بیش از سه برابر هر ایرانی. نکته اینجاست که بیش از ۷۰ هزار کیلووات ساعت این میزان انرژی مصرفی سهم آب است و سهم گاز تنها ۷ هزار کیلووات ساعت است. خلاصه آنکه تقریبا مصرف کل انرژی هر ایرانی و هر شهروند اتحادیه اروپا یکی است، تقریبا کل انرژی ایران از گاز تولید میشود، اما در اروپا یک سوم انرژی از گاز تولید میشود. پس طبیعی است که سهم مصرف سرانه گاز ایران از نظر عددی از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر باشد.
از عوامل دیگر هم نباید غافل شد
به جز تفاوت فناوری تولید انرژی و تامین گرمایش در کشورمان با کشورهای دیگر، مسئله دیگر که باعث انتقاد کارشناسان میشود، گسترش شبکه گازرسانی در اقصی نقاط کشور است. در نظر بگیرید اهالی مناطقی که تا چند سال پیش بدون گاز و با انرژیهای جایگزین که حتی پاکتر از انرژی حاصل از گاز بودهاند، روزگار میگذراندهاند، این روزها گرما و پختوپز خود را با گاز تامین می کنند. به گفته کارشناسان، این موضوع از دو جنبه مضراتی دارد؛ اول آنکه تغییر فرهنگ چند صد ساله، باعث تغییرات بنیادی در جامعه شده است که قطعا بدون مشکل نخواهد بود. از آن مهمتر هزینه توسعه شبکه گازرسانی به نقاط دور است که بار مضاعفی بر دوش دولت گذاشته و باعث انحراف مسیر مصرف صحیح گاز شده است، درحالیکه با راهکاری مثل پنل خورشیدی میشد انرژی پاک و بهتری را تامین و گاز را برای مصارف بهتری استفاده کرد. مسئله دیگر که در ارائه آمار مسئولان از مصرف زیاد گاز در ایران، نادیده گرفته میشود تفاوتهای فرهنگی هموطنان با شهروندان کشورهای دیگر است. از شستوشو و استحمام گرفته تا تفاوتهای ژنتیکی احساس سرما و گرما و حتی ساخت و ساز و رعایت مسائل بهینهسازی مانند عایقبندی و استفاده از مصالح بهروز، رعایت نکردن استانداردهای ساخت وسایل گرمایشی و... مواردی هستند که به ناچار باعث افزایش مصرف گاز به عنوان تنها انرژی گرمایشی در کشورمان میشود. به این موارد اضافه کنید؛ فرسودگی ساختار توزیع گاز، توسعه صنایع انرژیبر مانند کارخانههای تولید فولاد و سیمان و البته بحث فلرینگ یا همان سوزاندن گاز که طبق آمار بانک جهانی، ایران در زمینه سوزاندن گاز بالادستی چاهها با سوزاندن حدود ۱۳ میلیارد مترمکعب گاز در سال ۲۰۲۰ و ۱۷ میلیارد مترمکعب در 2021، در رده سوم جهانی بعد از روسیه و عراق قرار دارد.
صرفه جویی لازم و ضروری است اما...
هرچند ضرورت صرفه جویی واستفاده در ست در شرایط معمولی وصرفه جویی بیشتر در این شرایط خاص را نمی شود نادیده گرفت اما این که مردم را عامل اصلی وضع موجود بدانیم نتیجه گیری درستی نیست. در نهایت این که به دلیل سیاستگذاری غلط، گازی که میتوانست به مصرف نیروگاههای تولید برق یا خوراک پتروشیمی ها برسد، صرف ایجاد گرمایش در خانهها میشود. در حالی که هزینه تولید و توزیع برق از نظر ارزانی با هزینه تولید و توزیع گازرسانی اصلا قابل مقایسه نیست. مثلا برای گاز رسانی به یک روستای کوچک با 20 خانوار جمعیت کیلومتر ها لوله و هزینه صرف شده در حالی که می توان با چند برابر کمتر از آن مثلا پنل خورشیدی برای آن روستا تهیه کرد تا امروز شاهد نباشیم که حتی در برخی اصطبل های روستاها نیز بخاری گازی در حال سوختن باشد. لذا گرفتن انگشت اتهام به سمت مردم و در انتظار فصل گرما نشستن با بی عملی چندان تفاوتی نمی کند.
در آمار این گزارش از این منابع برداشته شده: انتخاب، دنیای اقتصاد، روزنامه ایران و ایرنا