printlogo


بازیگران تاریخ
«بولارد»؛ سفیری که پهلوی دوم را به سلطنت رساند

ریدر بولارد، در پنجم دسامبر سال 1885، در حومه لندن به دنیا آمد. با توجه به این‌که خانواده وی از شرایط مالی مناسبی برخوردار نبود، تحصیلات مقدماتی او در یکی از مدارس معمولی لندن سپری شد. بولارد پس از پایان دوران دانشگاه، در سال 1906، وارد بخش کنسولی آسیای غربی وزارت خارجه انگلیس ‌شد. به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، حضور در بخش کنسولی آسیای غربی، این فرصت را برای بولارد فراهم کرد تا بتواند شناخت نسبتاً خوبی از این منطقه به‌ دست آورد. نکته جالب‌تر درباره وی، این است که شروع دوران تحصیلش در دانشگاه، همزمان با وقوع انقلاب مشروطه و آشنایی وی با ادوارد براون، شرق‌شناس معروف بود. بولارد در این زمان، نه تنها اطلاعات دقیقی درباره وضعیت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران کسب کرد، بلکه با کمک ادوارد براون، با زبان‌های عربی، ترکی و فارسی نیز آشنا شد. به‌جز یک دوره‌کوتاه که وی مجبور به بازگشت به انگلیس و فعالیت در اداره مستعمرات بخش خاورمیانه لندن شد، تمام دوران فعالیت سیاسی و دیپلماتیک بولارد، در منطقه غرب آسیا و البته شوروی، سپری شد. وی به دلیل آشنایی با زبان‌های عربی و ترکی و به سبب این‌که در دوران تحصیل خود، مطالعات منسجمی را درباره غرب آسیا و بخشی از شمال آفریقا انجام داده بود، به عنوان سفیر بریتانیا به عثمانی اعزام شد. دوران سفارت بولارد در عثمانی، همزمان با شروع جنگ جهانی اول بود. به همین دلیل، وی مجبور شد فعالیت‌های خود را به بخش قابل توجهی از مستعمرات بریتانیا در این مناطق معطوف کند. نخستین ورود وی به ایران نیز، در همین دوران و برای انعقاد یک قرارداد گمرکی انجام شد. دوره فعالیت بولارد به عنوان سفیر بریتانیا در غرب آسیا، تماماً در فاصله دو جنگ جهانی بود. از این رو، نه تنها وی درک قابل توجهی از شرایط ویژه جنگ جهانی و نوع عملکرد کشورها در این مناطق داشت، بلکه به‌خوبی می‌دانست که خطر جنگ، چگونه امکان دخالت در کشورهای ضعیف را برای کشورهای قدرتمند فراهم می‌کند. بولارد در بسیاری از کشورهای منطقه غرب آسیا، به عنوان سفیر و سرکنسول، فعالیت کرد. وی سرانجام و با کوله‌باری از تجربه، در سال 1939، به عنوان وزیر مختار انگلیس در ایران، مشغول به کار شد و این مقام را تا زمان بازنشستگی از فعالیت سیاسی، یعنی 1946، برعهده داشت. دوران مأموریت وی در ایران، با جنگ جهانی دوم همزمان شد. به نظر می‌رسد بریتانیا از اهمیت استراتژیک ایران در جنگ جهانی دوم مطلع بود؛ زیرا با شروع این جنگ خانمان‌سوز، شخصی همچون بولارد را که علاوه بر شناخت دقیق از شرایط سیاسی و اجتماعی ایران، حدود 30 سال تجربه سفارت و کنسولی داشت، برای سفارت در ایران برگزید. باید توجه داشت که اساساً، تصور بولارد از حکومت پهلوی و پادشاهی رضاشاه، آن چیزی نبود که خاندان پهلوی می‌پنداشتند. بولارد شخصیت پهلوی اول را این گونه توصیف می‌کند: «با این‌که او حکومت خود را برمبنای قانون اساسی مشروطه تشکیل داده بود، در عمل اختیار همه چیز را به‌دست گرفته و به هیچ کس اجازه نمی‌داد برخلاف میلش دست به کاری بزند». سحرگاه سوم شهریور سال 1320 که نیروهای انگلیس و شوروی از سمت مرزهای شمال و غرب، وارد کشور شدند، تحرکات جدی بولارد نمایان شد. وی به همراه سفیر شوروی، در همان شب، یادداشتی را با این مضمون که بر اثر بی توجهی شاه ایران به خواسته‌های متفقین مبنی بر اخراج نیروهای آلمانی از ایران، نیروهای انگلیس و شوروی وارد ایران شده‌اند و در مسیر حرکت به سمت تهران هستند، تقدیم نخست‌وزیر وقت، علی منصور، کرد. همزمان با این مسئله و با توجه به این که رضاشاه عملاً حکومت خود را از دست رفته می‌دید، برخی از رجال انگلیسی در بریتانیا، به دنبال پیدا کردن جانشینی قاجاری برای حکومت پهلوی بودند؛ اما بولارد با کمک فروغی، مانع به نتیجه رسیدن این اقدام شد. نقش بولارد پس از رفتن پهلوی اول از کشور، پررنگ‌تر شد، به شکلی که وی توانست به طور کامل توجه و اعتماد محمدرضا پهلوی را به خود جلب کند. این مسئله به‌حدی بود که شاه، شکایت و گله‌مندی از وزیران خود را نزد بولارد مطرح می‌کرد. بولارد در دوران پنج ساله سفارت خود در ایران، نه تنها با تمام وجود منافع انگلیس را در ایران و منطقه، حفظ کرد بلکه اساساً وی نقش چشمگیری در سیاست خارجی و حتی داخلی ایران داشت.