جنجال هواشناسی و سد در سیل سیستان وبلوچستان
سازمان هواشناسی و وزارت نیرو در مقابله با حادثه سیلاب چه نقشی داشتهاند و چگونه آن را انجام دادهاند؟
محمد علی محمد پور- امروز 12 روز از سیل مهیب جنوب شرق کشور و به خصوص استان سیستان و بلوچستان میگذرد. البته این استان با بارندگیهای شدید و سیلخیز، خیلی هم بیگانه نیست اما این بارانها معمولا در فصل گرم سال اتفاق میافتادند درحالیکه این بار، بارندگی شدید در زمستان به وقوع پیوسته است. حال سوالی که پیش میآید این است چه تدابیری میشد اندیشید تا از میزان تلفات و خسارات به بار آمده کم شود؟ نقش نهادهای مختلف در جلوگیری از گسترش بحران چه بوده است؟ در ادامه این مطلب سعی میکنیم به نقش هواشناسی و وزارت نیرو در جلوگیری از خسارات سیلاب بپردازیم.
سیل؛ ناگزیر اما مهارشدنی
در همه جای جهان وقوع سیلاب جزو حوادث طبیعی قلمداد میشود. در پیشرفتهترین کشورهای جهان هم سیلاب رخ میدهد و خساراتی به بار میآورد. در واقع باید گفت مسئله مهم درباره رفتار با سیلاب، کسب آمادگی قبلی برای مقابله و مهار کردن آن است. فارغ از بعضی تمهیدات بلندمدت مانند رعایت حریم رودخانهها، به اجرا درآوردن پروژههای آبخیزداری، حفظ پوشش گیاهی و بر هم نزدن رژیم طبیعی رودخانهها، دو اقدام هم در کوتاهمدت پیش از وقوع سیل از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است که یکی نقش هواشناسی در صدور هشدارهای لازم پیش از بارندگی و دیگری مدیریت آب پشت سدها و تخلیه بهموقع آنها برای کنترل سیلاب است.
رسالت هواشناسی؛ هشدار بهموقع و دقیق
سال 98 را میتوان سالی سیلخیز برای ایران نامگذاری کرد. وقوع سیلاب ابتدا در گلستان و سپس در استانهای لرستان و خوزستان و فارس خیلیها را همان ابتدای سال غافل گیر کرد. درباره خوزستان گفته شد که پیشبینیهای بلندمدت هواشناسی، بارندگی این استان در فصل بهار را چیزی حدود 10 درصد بیش از نرمال تخمین میزد اما در عمل 2 برابر اندازه نرمال بارندگی در این منطقه رخ داد. البته سازمان هواشناسی درخصوص سیلابهای گلستان، لرستان و خوزستان به گواهی کارشناسان با وجود اشتباهاتی که در تخمین میزان بارندگی و حجم سیلاب ناشی از آن داشته، در مجموع موفق عمل کرده و هشدارهای لازم را داده است.البته همان موقع رئیس تازه انتصاب شده این سازمان به نوعی ضعف در عملکرد سازمان متبوعش در اطلاع رسانی بارش ها را پذیرفت و آن را ناشی از تجهیزات ناکافی دانست. در سیل اخیر سیستان و بلوچستان هواشناسی مدعی است وظیفه خودش را برای صدور هشدارهای لازم انجام داده است. مدیر کل هواشناسی این استان میگوید چهار روز پیش از حادثه سیلاب، هشدارهای جدی داده است اما طبق ادعای مدیران آب منطقهای، پیشبینی میزان بارندگی حدود یک چهارم اندازه وقوع یافته بوده است. درباره سیلاب اخیر سیستان و بلوچستان هم هشدارهای هواشناسی همان طور که ذکر شده صادر شده است. حال سوالی که پیش میآید این است که پس از صدور هشدارهای هواشناسی چه کارهایی باید انجام میشده که بهخوبی انجام نشده است؟
مدیریت سدها؛ عامل کاهش دهنده خسارات
حدود چند دهه است سیاست کلان کشور به سوی احداث سدهای فراوان پیش رفته است. مطابق آمار مدیریت منابع آب ایران، هم اکنون ۶۴۷ سد در حال بهرهبرداری، ۱۴۶ سد در حال اجرا و ۵۳۷ سد دیگر در مرحله مطالعاتی هستند. سیاستی که قرار بوده تا میتواند آب بیشتری را ذخیره و از آن برای تامین آب شرب و کشاورزی و صنعت استفاده کند و همچنین در مهار کردن سیلاب نقش داشته باشد. البته سدهایی هم بودهاند که با مطالعات کافی و اصولی ساخته نشدهاند و آثار منفی بر طبیعت و پوشش گیاهی، رژیم طبیعی رودخانهها، تالابها و دریاچهها و ... داشتهاند اما درخصوص مهار سیلاب، در بعضی موارد کارایی خودشان را نشان دادهاند. به عنوان مثال در سیل خوزستان و لرستان تا حدودی این اتفاق افتاد و بعضی سدها توانستند جلوی خسارات احتمالی را بگیرند.
عملکرد سدها در سیل سیستان و بلوچستان
لازم است دقت کنیم سیل سیستان و بلوچستان دوره بازگشت 200 ساله داشته است یعنی هر 200 سال یک بار احتمال رخ دادن چنین سیلی در این منطقه پیشبینی میشود با این توضیح که ممکن است دو سال پیاپی چنین سیلی رخ بدهد و بعد 400 سال دیگر اتفاق نیفتد. پس هر قدر که سد را بزرگ بسازیم باز هم از عهده کنترل همه سیلاب برنخواهیم آمد. در چنین شرایطی نیاز است آب سدها پیش از وقوع سیل به صورت کنترل شده رهاسازی شوند تا حجم سیلاب تا حد مطمئنی پشت سد مهار شود. آن چه ادعا شده این است که درخصوص سیلاب اخیر سیستان و بلوچستان، پیشبینی غیردقیق میزان بارندگی بر عملکرد وزارت نیرو تاثیر منفی گذاشته است. در این بارندگیها حداقل چهار سد استان سرریز داشتهاند. اگرچه پیش از وقوع سیلاب در دو سد رهاسازی انجام شده اما اصلا کافی نبوده است. البته حجم سیل سیستان و بلوچستان 3.5 برابر حجم سیلاب گلستان بوده است و در برخی مناطق اگر سدها چند بار هم پر و خالی میشدند، باز هم برای کنترل این میزان آب کافی نبوده است. اما اگر هماهنگی لازم بین هواشناسی، وزارت نیرو و سایر نهادها وجود میداشت، بیشک میشد از میزان خسارات این حادثه کم کرد.
خواب غفلت مسئولان تا بحران بعدی!
آن چه در پایان قابل ذکر است این که متاسفانه پس از هر حادثه، اقداماتی برای مقابله با بحران صورت میگیرد اما برای جلوگیری از بحرانهای بعدی درس لازم را نمیگیریم. یک نمونه عینی سیلاب اخیر، سیلبند منطقه دشتیاری بوده است. در این منطقه که جزو پرخسارتترین مناطق این حادثه سیلاب بوده است، سیلبندی وجود داشته که در سال 85 بر اثر توفان گونو تخریب میشود اما در این 13 سال هرگز کاری جدی برای بازسازی آن انجام نمیشود. کارشناسان معتقدند اگر این سیلبند وجود داشت خسارات وارده به این منطقه به بیش از نصف کاهش مییافت. همین موضوع را میتوانیم تعمیم بدهیم به عملکرد بسیاری از نهادها و مسئولان که پس از فروکش کردن هر حادثه ای انگار به خواب غفلت فرومیروند تا این که بحران بعدی دوباره بیدارشان کند!