القدس العربی در یادداشتی به مناسبت مرگ «مبارک» نوشت:
تعداد بازدید : 113
او رفت اما ساختار همچنان باقی است
شاید در خط مقدم پارادوکس های حیات «حسنی مبارک» رئیس جمهور پیشین مصر این باشد که او زنده ماند تا با دو چشم خود به قهقرا رفتن انتفاضه شدید مردمی علیه خود در ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ را ببیند؛ انتفاضه ای که او را به کناره گیری و واگذاری قدرت به شورای عالی نیروهای مسلح وادار کرد. پارادوکس دوم – که کم اهمیت تر از مورد اول نیست- این است که او همچنین شاهد بازگشت نظامیان به راس قدرت در مصر از طریق کودتایی بود که توسط ژنرال عبدالفتاح السیسی وزیر دفاع محمد مرسی رئیس جمهور منتخب مصر هدایت شد.
به گزارش شفقنا، روزنامه القدس العربی در سرمقاله خود با اشاره به مرگ حسنی مبارک رئیس جمهور مخلوع مصر نوشت: این مسخره است که رئیس جمهوری که قریب به ۳۰ سال با تکیه بر استبداد و از طریق هیمنه بر سرویس های امنیتی و شبکه های فساد و وفاداری و پارتی بازی بر مصر حکمرانی کرد، از اکثر پرونده های مطرح شده علیه خود درسرویس قضایی مصر تبرئه شد و شاید جز پرونده کاخ های ریاست جمهوری-که تنها پرونده معلق در دادگاه عالی مصر است- هیچ مانعی دربرابر تشییع جنازه نظامی باشکوه او وجود نداشته باشد و احتمالاً او در حالی برای آخرین بار چشمانش را بر این دنیا بسته است که می دانست استبداد رژیم سیسی، فساد اطرافیانش و ظلم سرویس های امنیتی اش در کمتر از هفت سال از استبداد رژیم مبارک در همه زمینه ها فراتر رفت و شاید برخی از کسانی که علیه او قیام کردند و سپس از کودتای سیسی حمایت کردند- به این دلیل که شرارت ارتش کمتر از اشتباهات مرسی است- بیشترین کسانی باشند که این حقیقت تلخ را به خاطر می آورند.
همچنین مبارک که سرویس هایش از طریق معرفی او به عنوان «قهرمان آزادی» در جنگ ۱۹۷۳م، برای بزرگ نمایی و زیبا نمایی شخصیت اش با یکدیگر رقابت می کردند، در حالی از این دنیا رخت برمی بندد که با چشمانش شاهد غفلت ملی، توافق نامه های کمپ دیوید و صلح به اصطلاح دلیرانه ای نیز بود که با سلفش انور سادات در کاشتن آن ها سهیم بودند و اکنون به دست دیگر شاگردش یعنی السیسی در حال ثمره دادن است. با این حال تفاوت این است که سیسی تنها به تسلیم، تبعیت و همکاری بیشتر با رژیم اشغالگر اسرائیل تن نداد بلکه در فروش اراضی مصر و تحویل دو جزیره «تیران» و «صنافیر» به عربستان سعودی، گوی سبقت را از سادات و مبارک ربود.
واما صفت «اعتدالی» که آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل به او چسباندند، تنها یکی از پوشش های فراوانی بود که دوستان رژیم مبارک برای لاپوشانی ماهیت واقعی و قبیح رژیمش چه از حیث تبعیت سیاسی و اقتصادی و خدمت به منابع آمریکا و اسرائیل در منطقه و چه از حیث تداوم رویکرد استبدادی و مجازات مردم مصر در سطح داخلی به آن روی آوردند. همین حمایت ویژه آمریکا بود که راه رژیم مبارک را برای ازسرگیری روابط با اکثریت رژیم های عربی پس از قطعی آن در سال ۱۹۷۸، بازپس گیری مقر اتحادیه عرب و ایفای نقش میانجی میان فلسطینیان و اسرائیلی ها در غزه و کرانه باختری و مدیریت روابط عادی میان رژیم های عربی و رژیم اشغالگر قدس باز کرد.
در هر حال، مرگ مبارک به طور کامل نسخه آن دوره از رژیم های عربی را که باعث قدرت گرفتن نظامیان از طریق کودتاهای نظامی، و به تبع آن، تشکیل رژیم های استبدادی و دیکتاتوری، فقیر کردن جوامع ونقض حقوق مدنی و آزادی های دینی، برگزاری انتخابات ساختگی و موروثی کردن حکمرانی شد، نخواهد پیچید. به این معنا که امروز رفتن مبارک از این دنیا تنها به غیبت این مرد در فهرست میراث طولانی حکومت نظامی در مصر محدود می شود در حالی که مدل همچنان به قوت خود باقی است و با شدت بیشتر به طغیان، فساد و وابستگی خود ادامه می دهد.