کامیار-هرچند که پس از چند شب پرتنش، بغداد شب و روزی نسبتا آرام را پشت سرگذاشت اما صدای شلیک گلوله های جنگی، گلوله های صوتی و دودزا و گاز اشک آور آسمان کربلا را پر کرده بود، آن گونه که سرتیپ ستاد عبدالکریم خلف سخنگوی فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق نیز اعلام کرد: «تعداد کسانی که دوشنبهشب در کربلا مجروح یا مصدوم شدند، ۱۴۳ نفر است که شامل غیرنظامیها و نظامیها می شوند اما کسی شهید نشده است».با این حال، شبکههای وابسته به آمریکا و عربستان مثل «الحرة» و «العربیه» با درج تیترهای جنجالی مثل «گلوله جنگی و زیرگیری با خودرو» و «شب خشونتبار در کربلا؛ آمار ضدونقیض از کشتهشدگان» تلاش کردند در شعله اعتراضات و درگیری بدمند وتعداد کشته ها را تا 18نفر نیز اعلام کردند اما مقامات استان کربلا با رد شایعه کشته شدن افراد معترض، اعلام کردند کسی کشته نشده و بیشتر مجروحان از نیروهای نظامی و امنیتی هستند. در پی تظاهرات و اعتراضات اخیر عراق، پارلمان این کشور در جلسه اخیر خود با حضور 222 نماینده تصمیمات مهمی گرفت.پارلمان عراق در جلسه خود تصمیم گرفت کمیتهای برای اصلاح قانون اساسی در کمتر از چهار ماه تشکیل دهد و همچنین این اختیار را برای خود قائل شد که پس از انحلال شوراهای استانداری، به نظارت بر اقدامات استانداران مبادرت کند.نمایندگان پارلمان عراق در جلسه خود، همه امتیازات روسای سهگانه، اعضای پارلمان، مسئولان بلندپایه، مدیران کل، مشاوران، سرپرستان وزارتخانهها، اعضای هیئتهای مستقل، دستگاه قضایی، هیئت پاکدستی، دادگاه فدرال، شورای عالی قضایی و استانداران و جایگاه هم سطح با آنان را لغو کردند.پارلمان عراق همچنین دولت را ملزم کرد اقدامات فوری برای لغو حقوق کسانی که چندین حقوق در چارچوب قوانین عدالت اجتماعی از جمله امتیازات مربوط به «قانون رفحا» دریافت می کنند، انجام دهد. «رفحا» نام اردوگاهی نزدیک شهر «رفحا» در عربستان سعودی است که در سال ۱۹۹۶ حدود ۴۰ هزار نفر از مخالفان صدام در آن جا مستقر شدند. در سال ۲۰۰۶ طبق مصوبهای در پارلمان عراق مقرر شد سالانه به تمام این افراد حتی اگر یک هفته در اردوگاه ساکن بوده باشند، حقوق ماهانه علاوه بر امتیازات ویژه داده شود. بنابراین دولت عراق سالانه ۴۰ میلیارد دینار بودجه برای حقوق ماهانه این افراد هزینه میکند.باوجود تصمیمات اصلاح طلبانه پارلمان،نکته جالب این که بخشی از احزاب سیاسی شیعی که خود در قدرت عراق سهیم هستند مانند مقتدی و عمار حکیم رویکرد معارضه را در پیش گرفته اند و تلاش می کنند با تاختن بر دولت کنونی عراق، اولا خود را در جبهه معارضه نشان دهند و از شدت انتقادات مردمی بر خود بکاهند و ثانیا برخی از آن ها، مانند نخست وزیر سابق ، حیدر العبادی، که از روی کار آمدن عادل عبدالمهدی دل خوشی ندارند تلاش می کنند تا با استفاده از این فرصت، دولت را به زیر کشیده و سهم خود را در دولت آینده افزایش دهند و از این طریق عقده گشایی کنند. فراکسیون «النصر» وابسته به حیدر العبادی با همراهی فراکسیون جریان حکمت ملی وابسته به سید عمار الحکیم، درخواست استیضاح عبدالمهدی را به رئیس پارلمان داده است و ائتلاف سائرون وابسته به مقتدی الصدر نیز به زودی درخواست خود برای استیضاح عبدالمهدی را ارائه خواهد کرد.از سویی مقتدی صدر که بیشترین تعداد نمایندگان را در پارلمان دارد و نخست وزیر عراق با موافقت و هماهنگی وی تعیین شده است، علاوه بر این که به صورت رسانه ای همواره خود را در جایگاه معارضه قرار داده است ، اقدام به تغییر موضع نمایندگان خود در پارلمان به معارضه کرد و از حمایت از دولت دست کشید. وی در حالی که دولت در اوج اقدامات خود برای ایجاد اصلاحات است و به حمایت نمایندگان پارلمان نیاز دارد،خواهان انتخابات زودهنگام در عراق با نظارت سازمان ملل شد.همزمان، عبدالمهدی در نامهای به صدر، سرنوشت انتخابات زودهنگام را «نامعلوم» توصیف کرد و با اشاره به مشکلات و روند قانونی زمانبر آن گفت: اگر دنبال تغییر دولت هستید، راههای کوتاهتری در دسترس است.مقصود عبدالمهدی از راههای کوتاهتر، «توافق صدر با هادی العامری» رهبران دو ائتلاف سیاسی سائرون و الفتح است که پس از آن عبدالمهدی استعفای خود را اعلام و دولت جدید طی چند روز کار خود را آغاز کند. عبدالمهدی نوشت: اگر یک نظام دموکراتیک برقرار است، صندوق رأی راهحل است. این که فردی یا حزبی بیاید و قدرت را قبضه و ارادهاش را بر مردم تحمیل کند یا افراد نقابدار بیایند و در دانشگاه را ببندند یا مدیر مدرسه را وادار کنند که دانشآموزان را به خیابان بریزد، این رفتاری قابل مؤاخذه است و نماینده نظر مردم نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه بین الملل-هشت فروند بالگرد آمریکایی در ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه بامداد یک شنبه ۵ آبان ماه مقر ابوبکر بغدادی را در روستای باریشا در منطقه حارم در شمال شرق ادلب بمباران کردند و او را کشتند.خبر همین یک جمله بود! پس از سال ها به خون نشستن خاورمیانه، پایان آن تنها همین یک جمله است؟ جالب این جاست که روز جمعه گذشته نیز گزارش مولر باز تیتر یک رسانه های محلی و فرامحلی ایالات متحده و حتی خارج از مرزهای ایالات قرار گرفت.
خبر کوتاه بود: «دادگاه فدرال آمریکا علیه ترامپ رای داد» این خبر عمق بسیاری داشت زیرا از روند استیضاح ترامپ خبر می داد چرا که ترامپ مجبور شده است گزارش کامل را در اختیار کنگره قرار دهد.اما استیضاح چه ارتباطی به کشتن خلیفه خودخوانده دارد؟
بهتر است به گذشته ای نه چندان دور باز گردیم!حدود هشت سال قبل و در تاریخ اول می ۲۰۱۱ ساعت ۱۷ به وقت گرینویچ، با دستور باراک اوباما رئیس جمهوروقت ایالات متحده اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده توسط نیروهای نظامی آمریکایی در ابیتآباد و در جریان تیراندازی در تأسیساتی در داخل خاک پاکستان کشته شد.باراک اوباما در کاخ سفید و در شامگاه اول می ۲۰۱۱ اعلام کرد که اسامه بنلادن، توسط ارتش آمریکا کشته شدهاست.او پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تحت تعقیب بود. اوباما همچنین گفت: «کسب اطلاعات درباره بن لادن در ماه اوت گذشته افزایش یافت و در نهایت هفته گذشته ما اطلاعات کافی را درباره محل پنهان شدن اسامه بن لادن به دست آوردیم و نیروهای آمریکایی حملهای را در پاکستان انجام دادند و باعث کشته شدن بن لادن شدند.» مسئولان وقت وزارت دفاع آمریکا گفتند جسد بن لادن، از عرشه یک ناو هواپیما بر آمریکایی در شمال دریای عرب به آب انداخته شد. هم اکنون «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز می گوید:«جسد مثلهشده سرکرده داعش بهسرعت «به یک مکان امن برده شد تا با یک آزمایش دی.ان.ای هویت او تأیید شود ، جسد البغدادی پس از تأیید هویت به دریا انداخته شد!»
تردیدهای جدی درباره کشته شدن البغدادی
جالب این جاست که کردهای سوریه میگویند با نفوذ در حلقه اطرافیان رهبر داعش، زیرشلواری او را قبل از آغاز عملیات آمریکایی هابرای نمونه دیانای به دست آورده بودند.این در حالی است که هنوز درباره صحت خبر کشته شدن البغدادی تردیدهای جدی وجود دارد.سخنگوی سازمان ملل روز دوشنبه در کنفرانسی خبری گفت که سازمان ملل نمیتواند اعتبار اظهارات آمریکا درباره کشته شدن «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش را تایید کند و معتقدیم که چنین اطلاعاتی باید توسط طرفهای مختلفی مورد تایید قرار بگیرد.وزارت دفاع روسیه نیز اعلام کرد که هیچ گونه اطلاعات موثقی درباره عملیات ادعایی ارتش آمریکا در حمله به محل اختفای البغدادی در ادلب سوریه در اختیار ندارد.اما به راستی چرا دو "تروریست مارک دار " درست یک سال قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، آن هم در یک عملیات ویژه در عین حال مبهم و توسط نیروهای نظامی این کشور از پای در آمده اند؟!زمانی که بن لادن کشته شد، موقعیت اوباما در نظرسنجی های عمومی در آمریکا به چالش کشیده شده بود. رئیس جمهور سابق آمریکا سعی کرد از مرگ بن لادن، به عنوان دستمایه ای برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ استفاده کند. البته اوباما در این مسیر موفق شد و در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲، از مرگ بن لادن به عنوان یکی از دستاوردهای حوزه امنیت و سیاست خارجی ایالات متحده یاد کرد!هم اکنون در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی قرار داریم. ترامپ طی روزهای آینده، از مرگ ابوبکر البغدادی ، به عنوان یکی از دستاوردهای بزرگ خود در حوزه امنیت و سیاست خارجی ایالات متحده یاد خواهد کرد!بدیهی است که دموکرات ها نیز به رغم آگاهی از آن چه در پشت پرده می گذرد، اعتراضی به این شوی مضحک ترامپ نخواهند کرد! در هر حال، دموکرات ها باید بدهی خود را به جمهوری خواهان بابت سکوت در قبال کشته شدن بن لادن در سال ۲۰۱۱ تسویه کنند. سوء استفاده ابزاری مقامات آمریکایی از تروریست های وابسته به کاخ سفید، موضوع تازه ای نیست، با این حال تمام شدن تاریخ مصرف بن لادن و بغدادی برای آمریکا در فاصله یکسال باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۲۰، این داستان را جذاب تر می سازد. هم اکنون ترامپ در حال بسترسازی برای مانور روی مرگ البغدادی است!در هر حال افکار عمومی آمریکا و جهان باید باور کنند که "البغدادی" در یک "عملیات پیچیده" و به صورت اتفاقی در فاصله "یک سال تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا"،آن هم بر اثر "پیگیری های جدی کاخ سفید" به قتل رسیده است!
خبر مرتبط
افسرصدامی؛جانشین البغدادی
ابوبکر البغدادی پیش از مرگ یکی از معاونانش به نام عبدا... قرداش را به عنوان جانشین خود انتخاب و معرفی کرده بود. عبدا... قرداش یک عراقیِ ترکمانی است که پیشتر در زندان «بوکا» در شهر «بصره» عراق زندانی بوده است. این زندان توسط نظامیان ایالات متحده آمریکا اداره می شد. سابقه آشنایی قرداش با ابوبکر البغدادی نیز به دوران حبس او در زندان بوکا باز می گردد.«فاضل ابورغیف» کارشناس امنیتی عراقی در خصوص قرداش می گوید: «او مدتی در زندان بوکا به سر بُرد و پیشتر نیز سابقه فعالیت در القاعده را داشته است. او به بی رحمی و افراطی گری مشهور است». افزون بر این، «العربی الجدید» نیز در خصوص قرداش می نویسد: «قرداش یکی از تروریست های بی رحم داعش است که حتی در بین خود اعضای این گروه تروریستی به قساوت شهره بوده و هست».در همین حال، شبکه «سومریه نیوز» عراق نیز گزارش داده است: «قرداش ملقب به ابو عمر از افسران سابق ارتش صدام معدوم است. وی مدتی سمت قاضی شرعی گروه القاعده را برعهده داشته است. قرداش از نزدیکان ابوعلا العفری، معاون بغدادی بود که در سال ۲۰۱۶ به هلاکت رسید. وی از اولین کسانی است که بعد از سقوط موصل از البغدادی استقبال کرد.» قرداش که اصالت وی به «تلعفر» واقع در شمال غرب «موصل» عراق باز می گردد، پس از آزادی از زندان بوکا به همراه ابوبکر البغدادی، به سمت و سوی تشکیل گروه تروریستی داعش رفت و بدین ترتیب در تأسیس این گروه نقش آفرینی کرد. گفته می شود که البغدادی اعتماد ویژه ای به قرداش داشته و درست به همین دلیل است که در آگوست گذشته وی را به عنوان جانشین خود معرفی کرده است. قرداش به دلیل برخورداری از ویژگی هایی مانند قساوت قلب، بی رحمی و افراطی گری، محبوبیت زیادی بین اعضای گروه تروریستی، تکفیری داعش دارد و در صفوف آن ها به «پروفسور»! معروف است. اکنون سؤالی که مطرح می شود این است که پس از البغدادی، آیا قرداش می تواند صفوف فروپاشیده داعش را بازسازی کند و به نوعی به احیای این گروه تروریستی بپردازد؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نسترن کاشف- نام قیصر امینپور که وسط آمد، بیدرنگ آه از نهادش بلند شد. با حسرت گفت: یادش به خیر، قیصر یک استثنا بود. محمدعلی بهمنی شاعر و ترانهسرا، سالهای زیادی با شاعر آفتاب گردانها رفاقت داشته است و به همین دلیل، به سراغش رفتیم. او هم میتوانست از چرایی ماندگاری اشعار قیصر امینپور بگوید و هم نقبی به گذشته بزند و از صندوقچه خاطرات رفاقتش با قیصر، یک خاطره ناگفته را بازگو کند. در ادامه بیشتر از قیصر امینپور، به روایت محمدعلی بهمنی خواهید خواند. او شعری برای قیصر گفته که بیت آخرش این است:«اندوه او فراتر از این هایهای ماست/ او شعر بود و همهمه ما شعار بود».
شعر قیصر محصول عاطفه و تفکر پاک اوست
بیدلیل نیست که قیصر را به نام شاعر آفتاب گردانها میشناسند. محمدعلی بهمنی هم پس از سالهای زیادی رفاقت با او، به این نکته اشاره کرد و گفت: «قیصر یک عاطفه و تفکر پاک در وجودش بود که خیلیها چنین شرایطی را در وجودشان ندارند یا نمیتوانند داشته باشند. به هر حال او یک استثنا بود. عاطفه، انسانیت و تفکر، طور دیگری در او معنا شده بود و به همین دلیل، میشد به سرعت رشد و تعالی را در شعرش دید. من لحظه به لحظه این تعالی را میدیدم و با خودم او را تحسین میکردم. نگاه او در خاستگاه و شخصیت شعر، نگاه متفاوتی بود. قیصر واقعا شعر را چیز دیگری میدید که به همین راحتی هم نمیتوان آن را تعریف کرد. من فقط اشارات کوتاهی داشتم. با این که با شعر او در جوانیاش آشنا بودم و ضعفهایی را در آن میدیدم، اما نمیتوانستم باور کنم که آن ضعف است. یقین داشتم که آن یک حرکت در شعر اوست و هرچه زمان بیشتری سپری میشد و ما بیشتر با هم آشنا میشدیم، جدا از شخصیت متفاوتش، این حرکت شخصیتی در شعر او بیشتر دیده میشد. او دنبال این نبود که بخواهد واژگانی را در شعرش گزینش کند تا دیگران فکر کنند تعصباتی دارد. بیانش ساده بود و به سادگی شعرش را بیان میکرد.»
لحظاتی ناب با قیصر
محمدعلی بهمنی در میان حرفهای خود یاد روزهای بیماری قیصر افتاد و گفت:«یک روز برای دیدار قیصر به بیمارستان رفتم. وارد اتاقش که شدم داشت چیزی مینوشت. گفت اجازه بده تمام شود و بعد از آن صحبت کنیم. زمان سپری شد. متوجه شدم دارد برای کسی که شعر کوتاهی برایش ارسال کرده نامه مینویسد و ضعف و قوتهایش را میگوید. نامهاش برای آن شعر کوتاه، چند صفحه شد. وقتی نامه را در پاکت گذاشت و آدرس را نوشت، گفتم پاکت را بده تا وقتی رفتم برایت پست کنم. قبول نکرد و گفت اگر این کار را بکنم، از لحظهای که پاکت را به تو میدهم دلم شور میزند که نامه را فرستاد یا نه؟ در صندوق پست انداخت یا نه؟ به قیصر گفتم قول میدهم پستش کنم که حرف قشنگی زد و گفت خودم هم به خودم قول دادم که این کار را انجام دهم. موقع خداحافظی با خودم فکر کردم که آیا من هم حاضرم با آن حال بد، برای یک شاعر ناشناس، از سر وظیفه شاعری، چنین کاری کنم؟ قیصر خودش را مسئول میدانست. نگاه و باوری فراتر از شعرش داشت. اصلا همین معرفتهاست که شعرش را قشنگ کرده است. شعر یک طرف است و معرفت و دانایی شاعر یک طرف. همیشه خودم را با او مقایسه میکنم و با این که او از من کوچک تر بود، دوست دارم خودم را شاگرد همیشگیاش بدانم. اگر آدم ذرهای از معرفت او را در خودش داشته باشد، اتفاق قشنگی میافتد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – برای آن ها که عاشق و واله غرب هستند، همهچیز به اروپا و ینگه دنیا ختم میشود؛ انگار در این سوی عالم خبری نیست و هر آنچه خوب است را باید در غرب یافت! غافل از اینکه در غرب، خیلی هم خبری نیست! این روزها، اروپاییها و آمریکاییها، به مدد رسانههای قدرتمندشان، همهچیز را به نام خود میزنند؛ گویی اصلاً در تاریخ فرهنگ و تمدن مشرق زمین، چیزی برای بالیدن و عرضه کردن وجود ندارد. یکی از این موارد که به ساحت مباحث اجتماعی و فرهنگی مربوط میشود، ستیز با پدیده نکوهیده بردهداری است. اروپاییها مدعی هستند که آن ها این رسم زشت را برانداختهاند و آمریکاییها، ادعا دارند که حوالی سال 1865(1244 هـ.ش)، آبراهام لینکلن، رئیسجمهور مشهور و البته مخالف بردهداری آمریکا، با شکست دادن جنوبیهای بردهدار در ایالات متحده، بر این رسم زشت خط بطلان کشیده است. اما نگاهی به تاریخ 150 سال اخیر سرزمین یانکیها، نشان میدهد که این ادعا، چندان پر و پایه درستی ندارد و باید مانند دیگر ادعاهای غربیها، با دیده تردید به آن نگریست.
نسبت آمریکا و بردهداری
تاریخ آمریکا با بردهداری عجین شدهاست؛ اصلاً آمریکا بدون رسم بردهداری و بهرهکشی از دیگر انسانها، آمریکا نمیشد. مهاجران سفیدپوست اروپایی، وقتی نتوانستند از سرخپوستان بومی، بردههایی مطیع بسازند، سر وقت آفریقاییهای بخت برگشته رفتند؛ از اوایل قرن 17 میلادی، سواحل غربی آفریقا به مرکز اصلی انتقال بردهها به ینگه دنیا تبدیل شد. این بردهها، دور از وطن و زیر تحقیرها و شکنجههای غیرانسانی سفیدپوستان، مبدل به کارگرانی رام شدند و به این ترتیب، مزارع گسترده پنبه، ذرت، تنباکو، گندم و ... ، به ویژه در جنوب ایالات متحده، بیش از پیش رونق گرفت و سودهای کلانی را نصیب زمین داران بزرگ کرد. با این حال، پیش از سال 1862 و به قدرت رسیدن آبراهام لینکلن در آمریکا، ایالتهایی وجود داشت که در آن ها بردهداری به ظاهر منسوخ شده بود. با صدور اعلامیه معروف لغو بردهداری، ایالتهای شمالی که کمتر به برده نیاز داشتند، با ایالتهای جنوبی که اقتصادشان کاملاً وابسته به این مسئله بود، درافتادند. جنگهای انفصال، با پیروزی شمالیها و تسلیم ایالتهای جنوبی پایان یافت و بیانیه آزادی بردگان، با هیاهوی تبلیغاتی فراوان منتشر شد. میلیونها برده در سراسر سرزمین اتازونی، مبدل به انسان آزاد شدند. موضوعی که امروزه، آمریکاییها با بادی به غبغب، بیان میکنند و به رخ دیگران میکشند. مطابق قانون آمریکا، بردهداری ملغی شد؛ اما آیا به راستی، رسم بردهداری هم برافتاد؟
سایه مخوف «کوکلاس کلان» و «لینچ»
پاسخ دادن به این پرسش چندان دشوار نیست. آمریکاییها طی جنگهای انفصال، شاهد ظهور نسلی از سیاه پوستان بودند که در عرصه مطالبات اجتماعی به شدت فعال شدند؛ هَریِت تابمن، یکی از برجستهترین آن ها بود؛ بانویی که طی جنگ، زمینه نجات هزاران سیاه پوست گیرافتاده در ایالتهای جنوبی را فراهم کرد و البته، مبدل به قهرمان ملی هم شد. اما هَریِت، فقط یک استثنا بود! هنوز جوهر امضای بیانیه آزادی بردگان خشک نشده بود که لینکلن، در یک سالن تئاتر، توسط جان ویلکس بوث، هنرپیشهای که به جنوبیها ارادت خاص داشت و از کاکاسیاهها متنفر بود، به قتل رسید. چند روز پس از مرگ لینکلن، کهنه سربازان ارتش جنوب و بازندگان جنگهای انفصال، انجمنی را تشکیل دادند که بعدها «کوکلاس کلان» نام گرفت؛ باشگاهی مخفی و مختص سفیدپوستان که مخالف آزادی بردگان بود و میکوشید آن ها را به هر شکل ممکن و با آزار و اذیت فراوان، به قتل برساند. شیوه کشتار، «لینچ کردن» بود؛ واژهای مهیب برای سیاه پوستان که از نام کلانتر ویلیام لینچ گرفته شده بود. ویلیام حدود چهار دهه پیش از آغاز جنگهای انفصال مُرد؛ او سیاه پوستان را به چهارمیخ میکشید و پس از شکنجه بسیار، زندهزنده میسوزاند. لینچ کردن، به عنوان زشتترین و مشمئزترین شیوه اعدام در ایالات متحده، مخصوص سیاه پوستان بود و به ویژه در جنوب این کشور، مورد استفاده بردهداران و البته، سفیدپوستان نژادپرست قرار میگرفت.
3500 قربانی در 80 سال
طرفداران کوکلاس کلان، در سراسر آمریکا، در حالیکه بیانیه لغو بردهداری رسمی شدهبود، به جان سیاه پوستان افتادند. به تدریج رویکرد نژادپرستانه نسبت به بردگان سابق، در تمام ایالتها اوج گرفت و سیاه پوستان، در آمریکا، هیچ نقطه امنی نداشتند. قتلهای فجیع و دستهجمعی به وقوع میپیوست؛ دادگاههایی هم تشکیل میشد تا قاتلان سیاه پوستان را مجازات کند، اما هیچ حکمی علیه جنایتکاران صادر نمیشد و آن ها، راحت و بیخیال در خیابانها راه میرفتند و هر چه میخواستند، انجام میدادند. طبق آمارهای رسمی، بین سالهای 1882 تا 1962، سه هزار و 500 سیاه پوست، فقط در ایالتهای جنوبی، لینچ شدند؛ یعنی طی 80 سال، به طور متوسط، هر ماه چهار سیاه پوست! این آمار، بخش کوچکی از قتل و تجاوزهای دستهجمعی سفیدپوستان آمریکایی، علیه سیاه پوستان این کشور را تشکیل میدهد. در دهه 1920 و همزمان با رکود بزرگ اقتصاد آمریکا، موج بزرگی از نژادپرستی در آمریکا به راه افتاد و نشان داد که اعلامیه لغو بردهداری، فقط یک قانون روی کاغذ و صرفاً برای اظهار فضل کردن و پُز دادن مقامات آمریکایی است! کار به جایی رسید که منظره لینچکردن بردگان به عنوان کارتپُستال تبریک و ... در آمریکا رد و بدل میشد.
سیاه پوستان آمریکا به دنبال حقوق مدنی
سیاه پوستان البته، به این روند غیرانسانی واکنش نشان دادند. نیمه دوم قرن بیستم، فعالیتهای گستردهای در این زمینه انجام شد. برخی مانند مالکوم ایکس، خشونت را برای تقابل با وحشیگری سفیدپوستان آمریکایی تجویز میکردند و گروهی مانند مارتین لوترکینگ، بر آن بودند که برای تقابل با این افسارگسیختگی، باید به مبارزه اجتماعی با روش گاندی روی آورد. تلاشهای سیاهپوستان، طی دو دهه بعد نتیجه داد؛ دیگر خبری از لینچ کردن نبود؛ اما با فرارسیدن دهه 1990، کشتار نوجوانان و جوانان سیاهپوست آمریکایی توسط پلیسهای سفیدپوست این کشور، نشان داد که هنوز هم، ماجرای نژادپرستی و تعلق خاطر بخش مهمی از سفیدپوستان به عصر بردهداری، همچون آتشی زیر خاکستر، به حیات خود ادامه داده است و با وجود برگزیده شدن رئیسجمهوری سیاه پوست برای آمریکا، همچنان جان، مال و ناموس سیاه پوستان آمریکایی را تهدید میکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد حسام مسلمی/ وزیر امور اقتصاد و دارایی در سفر به خراسان رضوی از ایستگاه انتقال پساب تصفیه خانه خین عرب به پرکند آباد بازدید کرد. براساس اظهارات سرمایه گذار این پروژه ، با اجرای آن سالانه بیش از 35 میلیون متر مکعب پساب از تصفیه خانه خین عرب به منطقه پرکند آباد و غرب مشهد منتقل می شود تا پس از آن، کشاورزان محدوده کارده به جای حقابه خود از پساب بهداشتی استاندارد برای آبیاری زمین های کشاورزی خودشان استفاده کنند، همچنین با این اقدام پساب تصفیه خانه خین عرب به رودخانه کشف رود وارد نخواهد شد.به گزارش خراسان رضوی، دژپسند ،وزیر امور اقتصاد و دارایی در بازدید از خط انتقال پساب خین عرب به پرکند آباد اعلام کرد برای تامین مالی سامان دهی کشف رود، از توان بخش خصوصی و مردمی و روش های نوین بهره خواهیم گرفت و از شهرداری مشهد در این پروژه حمایت می کنیم و اگر لازم باشد مصوبه اقتصاد مقاومتی برای این کار را دریافت خواهیم کرد. وزیر در حاشیه بازدید از خط انتقال پساب تصفیه خانه خین عرب به پرکند آباد در پاسخ به این سوال که 160 میلیارد اعتبار مصوب سفر ریاست جمهوری برای سامان دهی کشف رود پرداخت نشده است، دولت برای این موضوع چه برنامه ای دارد ؟ گفت: در سفر ریاست جمهوری یک برنامه کلان برای این منطقه طراحی شده بود، در این برنامه قرار بود برای کل پروژه و اتمام کار 160 میلیارد تومان اختصاص یابد و برای شروع پروژه نیز در همان زمان 14 میلیارد تومان اختصاص یافت.
وی به تغییر روش مالی سامان دهی کشف رود اشاره کرد و افزود: بعد از برنامه دولت، روش تامین مالی تغییر یافت و قرار شد به صورت ترکیبی از ظرفیت بخش خصوصی و مردمی برای سامان دهی کشف رود استفاده شود، ضمن این که استفاده از ظرفیت های مردمی و بخش خصوصی در راستای اقتصاد مقاومتی است.
نباید برای تامین منابع مالی، فقط از دولت انتظار داشته باشیم
وی استفاده از بیع متقابل را از جمله روش های تامین مالی برای کشف رود مطرح می کند و می گوید: تا جایی که مقدور باشد ما باید از این شیوه استفاده کنیم، تا بتوانیم یک پایداری و تداوم در تامین مالی ایجادکنیم و خیلی اتکا به بودجه دولت شکل نگیرد، ما نباید برای تامین منابع مالی فقط از دولت انتظار داشته باشیم و باید به روش های جدید متکی باشیم و از روش های مختلف مثل بیع متقابل استفاده کنیم.وی در ادامه به ساخت ایستگاه خط انتقال پساب تصفیه خانه خین عرب به پرکندآباد اشاره می کند و می گوید: با این اقدام جلوی یک خطر مهم در این منطقه گرفته و باعث شده است اجازه ندهند از این آب برای زراعت استفاده شود. در همین جا بخش خصوصی از روش بیع متقابل استفاده و 40 میلیارد تومان سرمایه گذاری کرده است.دژ پسند در خصوص تامین مالی 160 میلیاردی کشف رود می افزاید: این تعهدی است که باید تامین مالی شود، در روش تامین مالی آن چه باید استفاده کنیم، تنوع بخشی است بنابر این مهم نیست برای تامین مالی از چه روشی استفاده می کنیم و بخش خصوصی از این 40 میلیاردی که سرمایه گذاری کرده بسیار راضی است، آیا این روش بهتر نیست؟ مهم این است که اهداف مد نظر تحقق پیدا کند.وی با بیان این که اقدامات انجام شده در کشف رود تبدیل به بارقه های امید شده است، می افزاید: به نظر می آید موضوع بسیار نگران کننده ای که در سال های گذشته برای کشف رود وجود داشت به بارقه های امید تبدیل شده، به این دلیل که روش خوبی برای جایگزینی و تامین آب شرب مشهد طراحی شده است.وی ادامه می دهد: حالا که بخش خصوصی و نهادهای عمومی مثل شهرداری در این موضوع پای کار آمده اند، از اهمیت خاصی برخوردار است که دولت می تواند از شهرداری برای تامین مالی از طریق اعطای تسهیلات کمک بگیرد، این روش تقریبا به این معنا نیست که کمک دولت قطع شود بلکه کمک دولت به نحوی است که کار را روان می کند ولی اصل کار، استفاده از روش هایی برای تامین مالی است که به پایداری منابع مالی بینجامد.وی تصریح می کند: اگر شهرداری مشهد برای بهره برداری از این پروژه با موانعی از جمله دریافت تسهیلات بانکی روبه رو شد تا جایی که امکان داشته باشد پیگیری می کنیم و اگر لازم باشد مصوبه اقتصاد مقاومتی را برای این کار می گیریم.
به عنوان وزیر اقتصاد خودم را در سرعت بخشیدن به این کار مکلف می دانم
وی تصریح می کند: این پروژه از اولویت مهمی برخوردار است و تمام هم و غم خودمان را باید بر این پروژه ( سامان دهی کشف رود) بگذاریم و بنده به عنوان وزیر اقتصاد، خودم را برای سرعت بخشیدن به این کار مکلف می دانم و از هیچ کاری دریغ نمی کنم.همچنین راستار مدیر اجرای این پروژه در گفت وگو با خراسان رضوی اعلام کرد ظرفیت این مجتمع سالانه ۳۵ میلیون متر مکعب است و با سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی راه اندازی شده است؛ همچنین اجرای فاز دوم پروژه نیازمند ۱۰ میلیارد تومان اعتبار است که در صورت تامین، ۶ میلیون متر مکعب به ظرفیت سالانه آن افزوده میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بسیاری معتقدند شیوه مرگ ابوبکر البغدادی همانند بن لادن یا ایمن الظواهری است. با این حال باید از خود پرسید،دلیل این مرگ های تکراری چیست و چه زمانی ابوبکر البغدادی ها باید بمیرند؟! برخی از تحلیل گران معتقدند فرار ترامپ از استیضاح موجب شد تا دستور قتل سرکرده داعش را بدهد تا او تنها ناجی خاورمیانه لقب بگیرد! ولی این همه ماجرا نیست. به واقع دلیل مرگ بی جنازه ابوبکر البغدادی چیست؟! کسی که همچون بنلادن بعد از مرگ و انجام آزمایش هایی که هویت مقتول را اثبات می کردند، به دریا انداخته شد تا هیچ قبری برای شان باقی نماند. اما چرا این شیوه از مرگ انتخاب شده است. پاسخ به این سوال را باید در چند بخش جست وجو کرد:
1-ابوبکرالبغدادی مهره اصلی داعش، از چهره های مهم و البته تحصیل کرده عراق و طبق اسناد منتشر شده در اشپیگل، از یاران نزدیک چهره های امنیتی و اطلاعاتی حزب بعث بود. این حزب پس از سقوط در عراق با بازسازی خود در قالب یک گروه سلفی والبته جهادی، به دنبال جذب عناصری رفت که با نگاه ایدئولوژیک قادرند هر جنایتی را انجام دهند. اسناد منتشر شده در اشپیگل نشان می دهد بسیاری از سران داعش از نیروهای رده بالای اطلاعاتی حزب بعث عراق و بازداشت شده در پادگان های آمریکایی ها پس از اشغال این کشور هستند. نگارنده از یکی از بزرگان اهل سنت عراق شنید که زمانی با چندین رهبر داعش هم بند بوده است. روابط آن ها با نگهبانان آمریکایی با این که در ظاهر سرد بود اما بهتر از دیگر دستگیر شدگان بود و به راحتی با مقامات آمریکایی گپ و گفت داشتند. همین شیوه و موضوع را در ماجرای بن لادن و سرمایه های خانواده او در شراکت نفتی با مقامات آمریکایی و سعودی می بینیم یا حمایت آمریکا از عرب افغان هایی که بعدها به ایمن الظواهری پیوستند و هسته اولیه القاعده را پایه گذاری کردند.با این حال مشکل اصلی این است که این رهبران پس از استقلال و به دست گرفتن اختیار نیروهای خود دچار نافرمانی و ایستادگی در برابر سیاست های آمریکا می شوند. به تعبیر دقیق تر «این بار چاقو دسته خودش را می برد!» هرچند دشمن قریب و بعید برای داعش به طور مشخص با بن لادن متفاوت است اما شیوه و مکانیسم تکفیر و ارهاب به سمتی رفت که «آمریکا» احساس کرد منافع اش در غرب آسیا در حال فروپاشی است و بر همین اساس حذف رهبریت داعش در دستور کار قرار گرفت و با جایگزین کردن مهره های رده چندم، ساختار دوباره تا مدتی در اختیار آمریکا قرار خواهد گرفت.
2- سیاست گذاران امنیتی و تاریخ پژوهان نگاه های مختلفی به وقایع مهم تاریخی دارند. اما آمریکا همیشه به دنبال نگارش تاریخ به سبک هالیوودی خودش است. آن ها کاری ندارند که در این پنج سال از خلافت ابوبکر البغدادی چه کسی در برابر نفوذ این جریان ایستاد یا چه کسی در عملیات فلوجه، تکریت، موصل، تلعفر، البوکمال، دیرالزور، حلب و... در کنار مردم منطقه مقاومت کرد و داعش را عقب راند. چه خون هایی بر زمین ریخت و با چه توانایی داعش سرکوب شد. آن ها تاریخ را به زبان خود می نویسند. ترامپ هم خواست در این نگارش تاریخ سهمی داشته باشد و مدعی شود که نابودی داعش به وسیله آمریکا و با تجهیزات و حضور نظامی این کشور در غرب آسیا صورت گرفت! در حقیقت یکی از مهم ترین دلایل شیوه قتل رهبران گروه های تروریستی دنیا به روش آمریکا، ثبت تاریخ برای آیندگان به روش هایی است که بتوان آمریکای قاتل در آسیا با قتل بیش از یک میلیون و 450 هزار نفر به ناجی مردم تبدیل شود!
3- اما ماجرا و دلایل قتل تکراری رهبران گروه های تروریستی در خاورمیانه به همین جا برنمی گردد. آمریکا برای این قتل به عنوان «ناجی» حقی قائل است. کما این که ترامپ به صراحت از سهم 45 میلیون دلاری چاه های سوریه سخن گفت و مدعی است چون ناجی مردم شده می تواند برای نجات بیشتر مردم، چاه های نفت را کنترل کند! به همین سادگی آمریکای ناجی حالا سهم خود را نقد کرده و از دیگران طلب می کند. کافی است به اسناد منتشر شده در جنگ عراق و مسئله مبارزه با تروریسم نگاه کنیم. آمریکا عددی معادل یک سوم نفت عراق را از این کشور به عنوان هزینه های دموکراسی زور یا آن چیزی که از آن به عنوان هزینه جنگ با صدام یاد می شود، دریافت می کند. در حقیقت یک سوم درآمد نفتی عراق برای چیزی که هیچ وقت عراقی ها در انتخاب آن سهمی نداشتند هزینه می شود. می توانیم این را در بسیاری از موارد دیگر ببینیم. در حقیقت آمریکای ناجی بیش از آن که یک عنوان حقیقی باشد، یک عنوان پوششی است تا بیشتر از قبل سرمایه های مردمی منطقه را چپاول کند. در واقع مرگ های تکراری برای رسیدن به چنین سودی است. سودی که بدون دردسر و بدون پاسخ به حقیقت دست های پشت پرده به جیب مقامات کاخ سفید واریز می شود.در حقیقت باید گفت، این شیوه مرگ های تکراری همه اش برای آمریکا سود است و به طور حتم این شیوه بارها و بارها تکرار خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس سازمان امور مالیاتی با بیان اینکه نیمی از میلیاردرهای کشور اصلا مودی نیستند و پرونده ای در سازمان مالیاتی ندارند، افزود: فرایند شناسایی و وصول مالیات از میلیاردرهای دارای فرار مالیاتی و بدون پرونده در سازمان مالیاتی آغاز شده است. به گزارش تسنیم، امیدعلی پارسا در نشست ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی خراسان رضوی در مشهد گفت: مالیاتهای دریافت شده بسیار کم است و حدود 8 درصد کل درآمدها بیشتر نیست زیرا “معافیتهای مالیاتی زیاد، فرارها زیادتر و پایههای مالیاتی کمتر است”. رئیس سازمان امور مالیاتی در این نشست گفت: «لیست بانکی تراکنشهای مالی حدود ۳۰۰ هزار نفر که درآمدهای بالای میلیارد داشتند در اختیار این سازمان قرار گرفته که بر اساس بررسی انجام گرفته نیمی از آنان مودی مالیاتی نبودند و نیمی دیگر از آنان که مودی مالیاتی بودند کمتر از آن چه لازم است مالیات میپرداختند.» وی افزود: در واقع این افراد در سازمان امور مالیاتی هیچ پروندهای ندارند و نیمی دیگر کمتر از آن میزانی که باید، مالیات می پردازند. البته در سازمان امور مالیاتی با همین اطلاعاتی که در اختیار داریم، تا اطلاع ثانوی تمرکز را بهروی پروندههایی بردهایم که 20 میلیارد تومان به بالا هستند و در همین زمینه اقدامات لازم انجام و به استانها نیز اطلاع داده شده است. به گزارش خراسان، اگر فرض کنیم این 150 هزار میلیاردری که گفته شد، مشمول 200 میلیون تومان مالیات در سال باشند، 30 هزار میلیارد تومان درآمد در سال نصیب کشور می شود که یک سوم کسری بودجه ناشی از کاهش صادرات نفت را جبران می کند.رئیس سازمان امور مالیاتی ادامه داد: تعداد پروندههای بالای 20 میلیارد تومان حدود چهار هزار و 376 پرونده است که دو هزار و 51 فرد دارای پرونده هستند که در حال پیگیری و تشکیل پرونده برای افراد فاقد پرونده و نظارت بیشتر بر افراد دارای پرونده هستیم تا از آنها مالیات مناسب با ثروت دریافت شود. هادی خانی، مدیر کل دفتر بازرسی سازمان امور مالیاتی مرداد امسال از شناسایی بیش از ۲۴ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی با رصد تراکنشهای بانکی در سه سال اخیر خبر داده و میزان فرار مالیاتی در کشور را سالانه بین ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده بود. این در حالی است که برخی با استناد به آمار فرار مالیاتی در بخش خدمات حرفه ای، آمار فرار مالیاتی را تا 80 هزار میلیارد تومان برآورد کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در سالروز شهادت علی بن موسی الرضا(ع)، مشهد مقدس، میزبان دلباختگانی بود که با پای پیاده خود را به حرم امام هشتم می رساندند. عصر دیروز بغض آسمان مشهد هم ترکید تا ابرهای پاییزی با دل زائران امام رضا(ع) همراه شود.
خطبه خوانی شب شهادت
در شب شهادت امام رضا(ع) آیین خطبه خوانی در حرم مطهر رضوی برگزار شد. به گزارش آستان نیوز، حجت الاسلام و المسلمین مروی در این مراسم با بیان این که بر اساس آموزههای اسلامی رمز سعادت انسان «ایمان» و «پایداری در راه حق» است، اظهار کرد: ایمان صرف به تنهایی برای سعادتمندی انسان کفایت نمیکند، در تاریخ اسلام انسانهای با ایمان بسیاری بودند که در بزنگاهها و تنگناها نتوانستند دوام بیاورند و بر ایمان خود استوار بمانند، بنابراین اسلام پس از ایمان شرط مهم دیگر برای سعادت را «استقامت و پایداری در راه حق» میداند. تولیت آستان قدس همچنین گفت: این که تصور کنیم دشمن برای ما قدمی بر میدارد و به ما کمک خواهد کرد، توهمی است که از دشمن نشناسی و بی توجهی به آموزههای اسلامی و نبوی ریشه میگیرد.
بازدید مسئولان از روند خدمت رسانی
طی روزهای گذشته حجت الاسلام و المسلمین «مروی» تولیت آستان قدس، دکتر نمکی وزیر بهداشت، سردار «تیمور حسینی» فرمانده پلیس راه کشور، «علیرضا رزم حسینی» استاندار خراسان رضوی، «محمدرضا حیدری» رئیس شورای شهر و جمعی دیگر از مسئولان با حضور در مکان های ارائه خدمت از جمله ایستگاه های صلواتی و ستاد جمعیت خدمتگزاران ، روند ارائه این خدمات را بررسی کردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازار مسکن تهران که از اردیبهشت امسال با رکود شدیدی مواجه شده و تعداد معاملات در آن حدود 77 درصد افت کرده بود، در مهرماه تغییر جهت داد. طبق گزارش بانک مرکزی در حالی در مهرماه، سه هزار و 401 معامله مسکن در تهران ثبت شده است که در شهریور، این رقم به دو هزار و 787 فقره رسیده بود. بدین ترتیب معاملات مسکن با رشد 22 درصد در مهرماه نسبت به شهریور مواجه شده است. با این حال، اگر حتی آمار قابل توجه معامله مسکن در اردیبهشت را نادیده بگیریم، میزان معاملات در مهرماه با میانگین امسال یعنی 3900 فقره، فاصله دارد. امسال، تعداد معاملات به غیر از اردیبهشت (با 12 هزار و 128 خرید و فروش)، زیر شش هزار فقره بوده و پس از اردیبهشت روند مستمر نزولی داشته است. از سوی دیگر، روند قیمت مسکن تهران نیز حاکی از رشد ماهانه 0.4 درصدی قیمت در آن است. بر این اساس، متوسط قیمت مسکن به 12 میلیون و 715 هزار تومان رسید که نسبت به شهریور، رشد 48 هزار تومانی را نشان می دهد. این رشد پس از دو ماه افت قیمت در بازار مسکن تهران اتفاق می افتد. بیشینه متوسط قیمت مسکن در تهران در امسال، مربوط به تیرماه است که در آن نرخ هر متر مربع واحد مسکونی، تا 13 میلیون و 351 هزار تومان افزایش یافته بود.
در مجموع عملکرد هفت ماهه بازار مسکن در امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می دهد که تعداد معاملات در تهران 57.5 درصد افت داشته و در مقابل، 81.3 درصد به قیمت مسکن افزوده شده است. گزارش بانک مرکزی از اجازه مسکن در مهرماه نیز خبر داده که این رقم در تهران و مناطق شهری کشور به ترتیب 34.8 و 33.2 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصر رعیت نواز- چند روزی است انتشار فیلمی از شکار یک کل جوان در استان یزد، موجی از اعتراضات را در فضای مجازی به همراه داشته است. در این فیلم، شکارچی، لاشه جانور نگونبخت را که به گفته او در تاریخ 28 مهر انجام داده به شکارچیان، به ویژه اعضای کانون شکار قزوین، هدیه کرده است! اما ماجرای فیلم به همینجا ختم نمیشود؛ آن چه ماجرای این شکار را از دیگر فیلمهای شکار متمایز میکند، واکنش معاون عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست است که از یک سو اعلام میکند شکار صورت گرفته با مجوز سازمان انجام شده و از سوی دیگر انتشار عکس و فیلم آن را نکوهش می کند! اما این واکنش، پرسش هایی را در ذهن ایجاد می کند که چطور سازمان حفاظت از محیط زیست انتشار فیلم و عکس از شکار حیوانات را زشت و ناپسند می داند اما برای انجام آن مجوز صادر میکند؟ آیا بناست شکار حیوانات به صورت پنهانی و دور از چشم جامعه صورت گیرد تا از تعداد حیوانات شکار شده و مشخصات و سن آن ها آماری در دست نباشد؟! برای آشنایی با قیمت شکار در قرق های اختصاصی ایجاد شده در کشور و معایب و مزایای آن ادامه مطلب را از دست ندهید.
قرق اختصاصی چیست؟
اگرچه در گذشته مجوزهای شکار برای متقاضیان براساس سهمیه اعلامی سالانه سازمان محیط زیست و طی ضوابطی از جمله حضور محیط بان در زمان شکار و رعایت سن حیوان که نباید زیر هفت سال باشد، صادر می شد اما از سال 95 مجوز های شکار فقط برای گراز و پرندگان صادر شده و شکار چهارپایان صرفا برای مناطق قرق است. بر اساس آیین نامه اجرایی قانون شکار و صید، قرق اختصاصی به محدوده ای از جنگل و مرتع و آب و آب بندان و کوهستان و زمین های بایر یا دایر اطلاق می شود که امتیاز شکار و صید در آن محدوده، با رعایت حقوق اشخاص و مقررات مربوط به حفظ و تکثیر و بهره برداری از حیوانات قابل شکار و صید پس از موافقت مقامات صلاحیت دار وزارت جهاد کشاورزی، از طرف سازمان حفاظت محیط زیست برای مدت معین به اشخاص حقوقی یا حقیقی واگذار می شود.
در صورتی که افزایش جمعیت حیوانات در این مناطق اتفاق بیفتد ، سازمان مجوز شکار را برای قرق دار صادر می کند. هم اکنون پنج قرق اختصاصی در کشور پروانه گرفته اند که البته در سه قرق تا به حال پروانه شکار صادر شده است. از این پنج قرق اختصاصی، سه مورد در استان یزد ، یک مورد در استان کرمان و یک مورد هم در استان سمنان واقع شده است.
دلیل ایجاد قرق های اختصاصی
سازمان محیط زیست هم اکنون امکانات محدودی دارد و باید با توجه به منابع محدودش تصمیم گیری کند که کدام مناطق حفاظت شوند و کدام مناطق نه! با توجه به منابع فعلی سازمان محیط زیست و گستردگی زیستگاه ها در کشور راهی جز استفاده از بخش خصوصی پیش روی سازمان محیط زیست باقی نمانده است و سازمان با فروش زیبایی طبیعت و البته بخشی از حیوانات آن به بخش خصوصی اقدام به حل این معضل کرده است.
مزایای قرق های اختصاصی
استفاده از ظرفیت های جوامع محلی و بخش خصوصی در جهت حفاظت از حیات وحش، کاهش قابل توجه هزینه های دولت در حفاظت از عرصه های طبیعی، توسعه فرهنگ زیست محیطی بین جوامع بومی و محلی، اشتغال زایی و ایجاد درآمد از طریق جذب طبیعت گردان، شکارچیان داخلی و خارجی و علاقه مندان به طبیعت و حیات وحش و به تبع آن توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی منطقه ای و ملی، معرفی جاذبه های طبیعی کشور در سطح بین المللی بدون نیاز به هزینه های دولتی، ظرفیت سازی برای حفاظت بخش های بیشتری از پهنه های طبیعی و حیات وحش کشور، کمک به حفظ نسل و افزایش جمعیت گونه های جانوری در زیستگاه های طبیعی آن ها و بسیاری مزایای دیگر را در سایت ها و گفت وگوهای مختلف می توان برای قرق های اختصاصی پیدا کرد.
معایب قرق های اختصاصی
بسیاری از کارشناسان محیط زیست بر این باورند، زیستگاههای کشور از نبود منابع آب، علوفه و در صدر همه امنیت لازم که حاصل حضور بیدغدغه شکارچیان غیرمجاز است، رنج میبرند. حالا مدیریت بخشی از این زیستگاه به عنوان قرق اختصاصی به یک شخص حقیقی یا حقوقی واگذار میشود تا در آن امنیت لازم برقرار و آبشخور ساخته شود و حتی در صورت لزوم، علوفه برای چرای چهارپایان فراهم شود. این قرق میشود یک منطقه ایدهآل که چهارپایان را از دیگر نقاط زیستگاه به سوی خود میکشد و در نگاه اول رشد قابل توجهی از گونه های حیوانی را برای منطقه قرق شده در پی خواهد داشت- اما در واقعیت بخشی از حیوانات از مناطق دیگر به این منطقه سرازیر شده اند و عملا افزایش تعداد از طریق تولد نیست- با جذب شدن چهارپایان به طرف قرقهای اختصاصی، گونههای جانوری گوشت خوار مانند پلنگ، خرس، کفتار، کاراکال، لینکس و عقاب ها هم برای یافتن طعمه راهی قرقها می شوند و رفتهرفته، زیستگاهها و عرصههای محیط زیست اطراف قرقها از حضور جانوران خالی می شود که این یعنی دستکاری اکوسیستم منطقه. همچنین برخی مدعی هستند قرقداران حضور رقبای طبیعی را در دامگاهی که برای حیات وحش راه اندازی کردهاند تاب نمی آورند و در نبود نظارت، بیدرنگ به حذف جانوران گوشت خوار مبادرت می کنند. البته از وسوسه شکار حیوانات درنده ای مثل پلنگ و خرس برای شکارچیان هم نباید غافل شد زیرا نظارت زیادی را می طلبد که هزینه بسیاری برای سازمان دارد.
قیمت شکار در قرق های اختصاصی
سازمان حفاظت محیط زیست به صاحبان قرق های اختصاصی در قبال نگهداری و حفظ حیات وحش هیچ گونه پولی پرداخت نمی کند و درآمد این صاحبان قرق از منبع شکار حیات وحش است آن هم زمانی که محیط زیست مجوز شکار را صادر می کند. از تعداد شکار مجوز داده شده 35 درصد متعلق به شکارچیان محلی است و بقیه آن را می توان در اختیار کسانی گذاشت که مجوز شکار دارند.اما شکار در قرق های اختصاصی هم قیمت خاص خودش را دارد. در قرق های اختصاصی برای شکار کل ، بز ، قوچ و میش به ازای هر رأسی که شکار می شود مبلغی بین 80 تا 100 هزار تومان دریافت می شود که یک چهارم این مبلغ به حساب خزانه دولت واریز می شود و بقیه به قرق دار اختصاص می یابد. البته این قیمتی است که از شکارچیان داخلی گرفته می شود و برای شکارچیان خارجی به ازای هر شکار چندین هزار دلار دریافت می شود. برای شکار گراز نیز مجوز شکار به ارامنه داده می شود و در مقابل هر شکار گراز مبلغ هزار دلار از این شکارچیان دریافت می شود.مدیرکل دفتر شکار وصید سازمان حفاظت محیط زیست هم اعلام کرده است که قیمت شکار بین شکارچی و قرق دار توافقی است.
تعرفه شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی
هر شکارچی باید برای گرفتن مجوز ابتدا دفترچه شکار و صید و سپس برای هر شکار پروانه شکار آن حیوان را تهیه کند. قیمت هر شکار متفاوت است اما بنا بر ادعای برخی از فعالان حوزه شکار و طبیعت، در برخی از قرق های اختصاصی شکارهای غیر مجاز هم صورت می گیرد که قیمت آن ها متفاوت است و به برخی از آن ها اشاره کرده ایم.
برای شکارچیان داخلی: خرگوش و تیسو 160هزار تومان، سهره طلایی 35 هزار تومان، صید تفریحی ماهی 35 هزار تومان، صید بلدرچین 18 هزار تومان، قوچ و کل بین 600 تا 900 هزار تومان و پرنده های مهاجر بین 90 تا 120هزار تومان.
برای شکارچیان خارجی: گراز وحشی یک تا سه هزار دلار، قوچ و کل بین سه تا هفت هزار دلار و پلنگ که قیمت شکار غیر قانونی آن بیش از 50 هزار دلار اعلام شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نایب رئیس فراکسیون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مجلس درباره کودکان زبالهگرد، در اظهاراتی متفاوت نشانه پیکان حمله خود را به سوی پیمانکاران شهرداری ها برده و مدعی شده است: بازیافت زباله برای پیمانکارهای شهرداریها «ثروت ایجاد میکند». به گزارش خانه ملت، طیبه سیاوشی گفت: «اگر کیفر بازدارنده در این موضوع که به نوعی قاچاق این بچهها به ایران برای بهرهکشی اقتصادی است وجود داشته باشد، قطعا موثر خواهد بود.» او افزود: «۶۰ درصد این کودکان غیرایرانی و۴۰ درصد باقی مانده ایرانی هستند.» این نماینده مجلس گفت: «تهران، مشهد، زاهدان و اهواز شهرهایی هستند که کودکان زبالهگرد در آن جا بیشتر از دیگر مناطق به کار گرفته میشوند.»این خبر حاکی است، پیش از این وحید قبادیدانا، رئیس سازمان بهزیستی ایران در گفتوگو با «ایلنا» از به کارگیری کودکان در تهران برای غربال گری زباله خبر داده بود. او گفت که در خصوص کودکان زبالهگرد، بارها از شهرداری مطالبه کردهایم که به پیمانکاران اجازه ندهند از کودکان در غربال گری زباله سوءاستفاده کنند. همچنین داریوش بیاتنژاد، مدیرکل سازمان بهزیستی استان تهران، هم به خبرگزاری آنا گفته بود: هم اینک چهار هزار زبالهگرد در تهران شناسایی شدهاند که برخی از پیمانکاران کودکان کار را برای جمعآوری زباله در اختیار میگیرند و روانه خیابانها میکنند.ماه قبل سوسن مازیارفر، عضو جمعیت امام علی(ع) و مسئول پژوهشی که این جمعیت مردم نهاد در خصوص پدیده زباله گردی کودکان انجام داده است، درباره نتایج این پژوهش گفته بود: «برخی از آن ها بیش از ۷۰ تا ۸۰ کیلو زباله را روزانه بر دوش خود می کشند و نمی توانند از گاری استفاده کنند زیرا مامور شهرداری گاری های آن ها را می گیرد. برای این کودکان کارت های غیرقانونی طراحی شده که شهرداری می گوید از جانب ما نیست اما مامورانی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان می گیرند که اجازه بدهند این کودکان تفکیک زباله کنند و اگر این باج را ندهند به این کودکان اجازه کار داده نمی شود.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمیدی /معاون هماهنگی و مدیریت امور زائران استانداری خراسان رضوی بابیان این که تعداد زائران پیاده و سواره واردشده به استان در دهه آخر صفر از مرز 4.3 میلیون نفر گذشت، گفت: پیشبینی میشود تعداد زائران از پنج میلیون نفر بیشتر شود. «محمدصادق براتی» در گفت وگو با خراسان رضوی در خصوص آخرین آمار تعداد زائران واردشده به استان برای انجام مراسم دهه آخر صفر گفت: تا روز سهشنبه (دیروز) بیش از 505 هزار زائر پیاده به مشهد مقدس واردشدهاند که نسبت به سال گذشته افزایش 16 درصدی را داشتهایم. معاون استاندار در خصوص تعداد زائران سواره واردشده به استان در دهه آخر صفر نیز گفت: طبق آخرین آمار رسمی تا روز دوشنبه (ششم آبان) بیش از سه میلیون و 804 هزار زائر به استان وارد شدهاند که این آمار نسبت به سال گذشته حدود سه درصد افزایش را نشان میدهد. از سویی پیشبینی میشود با توجه به این که آمار روز گذشته (سهشنبه) هنوز نهایی نشده است؛ تعداد زائران دهه آخر صفر امسال از مرز پنج میلیون نفر خواهد گذشت. وی افزود: بیش از دو میلیون و 947 هزار نفر از این زائران با وسایل نقلیه شخصی، 494 هزار نفر وسایل نقلیه عمومی جادهای، 224 هزار نفر از طریق راهآهن و بیش از 138 هزار نفر نیز با پرواز هوایی وارد استان شدهاند. معاون استاندار، همچنین در خصوص اسکان زائران و خدمات ایاب و ذهاب زائران نیز گفت: با توجه به این که بیش از پنج هزار وسیله نقلیه(اتوبوس) برای بازگرداندن زائران آستان مقدس امام هشتم(ع) در نظر گرفتهشده است پیشبینی میشود در خصوص بازگشت زائران مشکلی به وجود نیاید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- مرد کریستالی که گلوی همسر 25 ساله اش را در برابر دیدگان وحشت زده فرزندانش بریده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت و در اعترافاتی وحشتناک راز چاقوی بیدسته در کنار جسد را نیز فاش کرد.
به گزارش اختصاصی خراسان، متهم 30 ساله یک پرونده جنایی که سیزدهم مهر گذشته با قتل هولناک همسرش، هیاهوی عجیبی در مشهد به پا کرد، درحالی به بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی ویژه قتل عمد پرداخت که ادعا میکرد در «توهم کریستالی» غرق شده بود!
این مرد خطرناک که با درایت مقام قضایی و با تدبیری خاص،از چنگ مهاجمان عصبانی (بستگان مقتول) درون یکی از تابوت های حمل جسد از محل وقوع جنایت فراری داده شده بود تا گزندی به وی نرسد، بار دیگر به خیابان حر 82 انتقال یافت که ناگفته ها و جزئیات قتل هولناک همسرش را بازگو کند. «نعیم-الف» پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی کاظم میرزایی مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و با شرح مختصری از گذشته تلخ خود گفت: از سال ها قبل مواد می کشیدم، مادرم 10 سال به جرم مواد مخدر در زندان بود و پدرم نیز در یک حادثه قاچاق سوخت جان سپرد.
به همین دلیل من هم از راه خرید و فروش مواد مخدر روزگار می گذراندم تا این که به مصرف شیشه و کریستال (مواد مخدر صنعتی) آلوده شدم به طوری که روزگارم سیاه شد و چند بار به زندان افتادم. حتی چهار ماه از ازدواجم میگذشت که برای 11 ماه تحمل کیفر، روانه زندان شدم.
متهم این پرونده جنایی که مدعی بود به خاطر توهم ناشی از اعتیاد، دست به ارتکاب چنین حادثه هولناکی زده است در ادامه اعترافاتش افزود: به دلیل مصرف کریستال دچار توهم میشدم به گونه ای که احساس می کردم همسایگان مرا «هو» می کنند! خیال می کردم به من می گویند عرضه نداری با همسرت رابطه عاطفی داشته باشی! از نگاه آن ها می فهمیدم که مرا خاک بر سر می خوانند! خلاصه به همه چیز و همه کس بدبین بودم! البته همسرم نیز به من بها نمی داد و نمی توانستم ارتباط عاطفی نزدیکی با او داشته باشم! همه این موارد مرا به کشتن او ترغیب می کرد! همه اطرافیانم نگران بودند چرا که بارها همسرم را کتک زده و او را تهدید به مرگ کرده بودم! یک بار مادرم مرا تحویل کلانتری محل داد که 9 روز بازداشت شدم مادرزنم حدود 20 روز قبل از این حادثه، دست دخترش را گرفت و او را به زاهدان نزد خودش برد چرا که از رفتارهای من می ترسید ولی مادرم واسطه شد و او را به مشهد بازگرداند تا به زندگی مشترک با من ادامه بدهد. در همین هنگام مادرم نیز سه روز قبل از حادثه و برای انجام امور شخصی به زاهدان رفت در حالی که به مادرزنم قول داده بود تا نگذارد خون از دماغ دخترش بیاید!
مرد همسرکش ادامه داد: من بیکار بودم اما همسرم در بیرون از منزل کار می کرد. آن شب وقتی خسته و کوفته از سر کار بازگشت به خاطر خستگی زیاد خیلی زود به خواب رفت. من هم که مانند همیشه پای بساط مواد مخدر نشسته بودم ناگهان در «توهم مواد» غرق شدم. انگار در و دیوار می گفتند «همسرت را بکش!»
در همین حال از سه فرزند 7، 9 و 11 ساله ام خواستم تا آن ها هم بخوابند ولی فرزندانم فقط پتو را روی سرشان کشیده و خودشان را به خواب زده بودند!
حدود ساعت 9 شب بود که تصمیم به قتل همسرم گرفتم از درون آشپزخانه کارد بزرگی را برداشتم و محکم به گلوی همسرم کوبیدم!
او ناگهان جیغی کشید و ساکت شد ولی فرزندانم که این صحنه را می دیدند با ترس و وحشت پتو را به طرفی انداختند و به سوی مادرشان دویدند! با حالتی عصبانی و خشمگین آن ها را به بیرون از منزل راندم. آن ها نزد برادرم رفتند که در همسایگی ما زندگی می کرد. وقتی فرزندانم در بیرون از خانه بودند چنان با کارد گلوی همسرم را بریدم که تیغه آن از کنار دسته شکست و به همین دلیل دسته شکسته چاقو در زیر جسد و از دید من پنهان مانده بود!
هنوز خون از پیکر همسرم جاری بود که برادرم به همراه فرزندانم رسید و اجازه ندادند تا از منزل خارج شوم! بعد از آن هم همسایگان ماجرا را فهمیدند و پلیس نیز به صحنه آمد. وقتی در میان هیاهو و همهمه ای که در محل وجود داشت، متوجه شدند که برخی از بستگان همسرم با داشتن سلاح سرد و گرم احتمالی قصد ورود به منزل را دارند، با دستور قاضی مرا درون یکی از تابوت های خالی خودروی نعش کش (حمل اجساد) خواباندند و به پلیس آگاهی بردند!
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، ابتدا کارآگاه جمالی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و در برابر دوربین قوه قضاییه گفت: ساعت حدود 22 شب سیزدهم مهر، ماجرای این جنایت در دستور کار قرار گرفت. جسد مربوط به زن 25 ساله ای به نام «نازنین» بود که با گلوی شکافته در کف پذیرایی قرار داشت. همسر این زن که در محل وقوع قتل، دستگیر شد در همان بازجویی های اولیه به قتل همسرش اقرار کرد و گفت: پرونده اش را بستم! آبروی مرا برده بود! او به من بها نمی داد و برخی افراد در خانه ام دوربین کار گذاشته بودند تا از مسائل خصوصی زندگی ام فیلم بگیرند! من هم در خواب گلویش را بریدم طوری که تیغه چاقو شکست!
شایان ذکر است، با پایان بازسازی صحنه جنایت، قاضی کاظم میرزایی دستور انتقال متهم به زندان را صادر کرد تا بررسی های بیشتر در روند دادرسی این پرونده جنایی ادامه یابد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان طرح جدیدی برای انتخاب لیست نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس یازدهم طراحی کرده است. یک عضو این شورا نیز گفته که این پیشنهاد مطرح شده اما نهایی نشده است. این طرح «سامانه رای سنجی اصلاح طلبان» (مخفف «سرا») نام دارد و در آن نامزدهای لیستهای اصلاحطلب با سازوکار رایگیری آنلاین و از سوی اعضای احزاب و گروههای اصلاح طلب عضو شده در سامانه رایگیری آنلاین (سرا)، برگزیده میشوند. آن طور که عصر ایران نوشته است این طرح اولیه که در جلسه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با موافقت و مخالفتهای برخی احزاب مواجه شده، برای تعیین تکلیف نهایی به «جبهه اصلاحات» فرستاده شده تا نظر خود را درباره آن اعلام کنند. براساس این گزارش در مقدمه این طرح آمده است: «طرح سرا گام بعدی به سوی انتخاب دموکراتیکتر، شفافتر و مردمیتر نامزدهای جبهه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و نوعی انتخابات مقدماتی نیمه باز است که با یک پلتفرم سبک آنلاین قابل برگزاری است و نیازمند تغییرات سازمانی- تشکیلاتی زمانبَر نیست.» در این سامانه آنلاین نخست نامزدهایی که خود را از طیف اصلاحطلبان میدانند و قصد نامزدی در انتخابات مجلس یازدهم را دارند، ثبت نام کرده و برای هر نامزد یک پروفایل اختصاصی شامل عکس و مشخصات نامزد، رزومه و سوابق، فهرست حامیان حقیقی و حقوقی (احزاب و نهادهای اصلاح طلب)، شعارها و برنامهها، لینک صفحات نامزد در فضای مجازی و نیز یک ویدئوی کوتاه شخصی از معرفی نامزد برای اعضای رای دهنده، قرار داده میشود. در این طرح شرایطی برای حصول اطمینان از کیفیت نامزدهای برگزیده شده از طریق سامانه "سرا" در نظر گرفته شده است که از جمله آن ها امضای منشور اصلاحات و پذیرش میثاق و تعهد به کنارهگیری به نفع نامزدهای فهرست نهایی برآمده از انتخابات مقدماتی و جلب حمایت حداقل یک سوم اعضای شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان در هر استان است . در این طرح نیمه آخر دی ماه ، رایگیری آنلاین از اعضای اصلاحطلبی که به عضویت سامانه «سرا» درآمدهاند، انجام خواهد شد و نامزدهای نهایی هر حوزه انتخابیه انتخاب خواهند شد. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در طرح مقدماتی، سامانه «سرا» را یک وب سایت اینترنتی امن توصیف کرده که اصلاحطلبان (اعضا و فعالان احزاب و تشکلهای اصلاحطلب در سراسر کشور) به عنوان انتخاب کننده به عضویت آن در میآیند و در یک رای گیری شفاف و دموکراتیک از میان نامزدهای واجد شرایط در تهران و دیگر استانها، انتخاب میکنند. براساس گزارش رویداد 24 این طرح را برای اولین بار عماد بهاور از اعضای شورای عالی سیاست گذاری مطرح کرده است.
رسولی: طرح سامانه سرا درحال بررسی کارشناسانه است
درعین حال حسن رسولی از اعضای شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان نیز درباره سامانه سرا به برنا گفت: این پیشنهاد در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مطرح است اما نهایی نشده است. طبعا مثل هر ساز و کار دیگری نقاط قوت و ضعفی دارد و موافقان و مخالفانی دارد. این طرح در حال بررسی کارشناسانه است و تا رسیدن به نتیجه نهایی و تصمیمگیری نهایی درباره این سامانه، نمیتوان اظهارنظری کرد. وی با تأکید بر این که در شورای اصلاحات تصمیمگیریها همواره اجماعی بوده است و در این باره هم باید همه احزاب اصلاحطلب و اعضای شورای عالی اصلاحطلبان به یک اجماع نظر واحد برسند، افزود: این سامانه مشکلی ندارد و چگونگی انتخاب نامزدهای حوزههای انتخاباتی از سوی شورای عالی اصلاحطلبان را تعقیب میکند اگر به نتیجه برسد از این طرح استفاده خواهیم کرد و اگر به نتیجه نرسد از گزینههای موجود، بهره خواهیم برد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.